ترامپ تاجر پیشه و نژاد پرست با اقدامات تند و غیر قابل پیشینی، قطعاً به استناد یون جهانی و آمریکایی خطری برای جهان می باشد. کسی که به مقررات و قراردادهای آب و هوایی اعتنا نکرده و با اقدامات نابخردانه چالش های جهانی ر ا دو چندان می کند . بی شک از نظامی استکباری که ملاحظات بین المللی تصمیمات آن جایی ندارد جای تعجب نیست اما گروهی به نام فرقه رجوی که نخود هر آشی شده ودر تغییر ی و اجتماعی منطقه ای و جهانی خود را وارد می کنند و هر فعل و انفعال را تحلیل و چه درست و چه غلط خوشحال می شوند که بعدش گندش بالا می آید باز انتظاری نیست در مورد کارهای ترامپ و حتی روی حرف منتقدین او حرفی بزنند و یا نظری بنویسند چرا که قبله آمال آنها  آشکارا آمریکا است و چه بهتر برای آنها که ترامپ روی کار آمده که حتی هم حزبی ها و حزب دمکرات انتقادهای مشخص خود را از او می کنند و در چارچوب منافعشان درگیر مباحث ی می شوند ولی فرقه رجوی به علت ماهیت مزدوری فقط به چه چه  و به به از ترامپ دلخوش است و اقدامات او را مثبت و او را همانند دیکتاتورهای پدرخوانده اش مصلح جهانی و پیام آور آزادی برای ایران معرفی می نماید!!. فارغ از این کارنامه ننگین، همین آویختن به آمریکا چنان جذاب برای رجوی شده است که در مسئله اعلام قدس به عنوان پایتخت اسرائیل سکوت کرده و مزورانه و مفلوکانه با تعدادی دستچین شده از اخبار سعی شده است از کنار قضیه رد شده و خودشان را بی طرف نشان دهند. موضوعی به اهمیت فلسطین و سالها بحث در باره احقاق مردم و بارها کنفرانس و مذاکره تا قوانین بین المللی و معاهدات سازمان ملل و حتی ایجاد دوکشوردر کنار هم درچارچوب صلح خاورمیانه برای رجوی البته سوژه نیست و نباید باشد و الا موجب دلخوری مقامات رژیم اسرائیل شده و چیزی برای این فرقه باقی نمی گذارد تا حتی یک صبح دگر را به چشم ببیند. رجوی ها در سایت اصلی خود به ناچاراً قسمتی از مباحث شورای امنیت در باره اقدام ترامپ را منعد که حداقل برای افراد در بند خود نشان دهند که هنوز است گوشه چشمی به تحولات قدس دارند تا مبادا افراد بیشتراز این مسله دار شوند و گرنه پرونده مجاهدین درریاکاری، دروغ و مزدوری روشن است که آنها در کجا آبشخور دارند و برای کی و چه کسی خوش رقصی می کنند و همان کسانی در درون گروه های فلسطینی و با دستور در متینگ ها و اجلاس آنهاشرکت کردند، الان شاید بدانند که صلح دوستی آمریکا دروغی بیش نیست و حیثیث ی  و ملی خود را درکجا از دست داده و خواهند داد و ابومازن های بی اصول سر انجامشان چه می شود. "باشد که عبرت گیرند کسانی که خود رقم می زنند و آنچه که برداشت می کنند که کاشتند ".


طلیعه آزادی

مصادف با روزدهم دسامبر مریم رجوی سرکرده کنونی فرقه تروریستی مجاهدین به دعوت تعدادی از پارلمانترهای اروپایی برای شرکت در کنفرانس حقوق بشر حضور یافت و اگر به گذشته دور نرویم و کارنامه نگین مجاهدین را ابتدا مرور نکنیم بایستی به اتفاقی اشاره کنیم که در همان حال که مریم رجوی در محل کنفرانس رقم زد به ارمغان آورد و آن اینکه در داخل سالن به چماقداران خود دستور داد که بر سر مخالفین خود بریزند و آنها را به باد کتک و تهدید به ترور فیزیکی نمایند. مخالفینی که از درون لانه شیطان گریخته و به دعوت بعضی نمایندگان اروپا و نه مانند رجوی با رشوه در اجلاس شرکت و می خواستند نقاب شیطان مجسم، مریم رجوی و تشکیلات مخوف او را بر داشته و چهره واقعی او را معرفی کنند .

شوخی روزگار ما این است که عجوزه و سرکرده کنونی فرقه تروریستی هنگامی به نقض حقوق بشر در ایران می پردازد و به همین بهانه چاقوی جلادان و جنایت کاران جهانی و منطقه ای را تیز می کند که خود و گروه در بدترین نقطه رعایت حقوق بشر در جهان ما قرار دارند . در منطقه به علت تعارض با جهموری اسلامی به هر دسیسه ای بر علیه آرمان خواهی و خواسته های واقع بینانه ملت ها دهن کجی و با دیکتاتورها نشست و برخاست و به گروه های تروریستی داعش و النصره چراغ و چشمک می زند و در کشتار مردم سوریه شراکت می کند و مریم رجوی به سرکرده  و مخالف دولت بشار اسد اجازه حضور در محل اقامت خود در حومه پاریس داده و سپس قول همکاری با او  ( نصر حریری رئیس مخالفان سوری و مزدور عربستان  ) را  عنلی کرد و آنچه مهم این می باشد که مگر مریم رجوی چه کمکی می تواند به این گروه های تروریستی نماید !؟. واضح است که درست است که حدود 15سال بعد از خروج از لیست تروریستی دیگر تشکیلات نظامی وجود ندارد، ولی قول همکاری رجوی به معن سوری فقط در بحث نظامی است که افراد خود را دراختیار تروریست ها داده تا آنان با حملات به مردم بی پناه کمک و مشاوره دهند و الا مریم عضدانلو دیگر چیزی در چنته ندارد.

از سوی دیگر سرنوشت حقوق بشر در داخل تشکیلات تروریستی و فرقه ای که این خانم عجوزه خود را بزک می کند خیلی فاجعه آمیز است و برغم پایه قرار دادن طلاق های اجباری به علت شرایط جنگ و امنیت درعراق هنوز که هست که افراد به محل امن تری آمده اند ن  باید حق مادری و ازدواج نداشته و نمی توانند آزادانه حق پوشش و یا آرایش مختصر داشته و آزادانه و هر موقع خواستند بچه های خود را ببینند. البته هنگامی که مریم رجوی به ما و بخصوص ن می گفت که " شما حق هیچ چیزدر سازمان ندارید وباید فدای یک جانبه کنید و " طبیعی است که در مورد حقوق بشر در ایران صداقت نداشته  همانند شطیان است که با شرور بودن به دنبال قدرت است تا هر چیز دیگری.


طلیعه آزادی

بنابراخبار اعضاء جدا شده از فرقه تروریستی رجوی همزمان با حضور تعدادی از افراد جدا شده در پارلمان اروپا که به دعوت بعضی نمایندگان در مورد حقوق پناهندگی صورت گرفت، حمله وحشیانه چماق داران رجوی و حمله به کسانی که به نقض حقوق انسانها در درون گروه مجاهدین اهتمام داشتند صورت گرفته است. هیئت مذکور شامل انجمن پیوند رهایی، ایران فانوس و کانون آوا بود که به دعوت فراکسیون سوسیال دموکرات پارلمان اروپا در کنفرانس " پناهندگان و حقوق بشر"در محل این پارلمان در بروکسل شرکت کردند.

همچنین مریم رجوی قرار بوده است که با لابی خود در این.


طلیعه آزادی

یکی از ویژگی های بارز و برجسته فرقه تروریستی مجاهدین خلق تناقض، عدم پاسخ گویی به پرسش های  واقعی و تحولات داخلی ایران است. سران فرقه و بطور خاص مریم رجوی در حالی که از جامعه ایران طرد شده اند و حتی در جامعه جهانی کسی آنها را تحویل نمی گیرد و آمریکا به عنوان ابزار ی و دستمال یک بار مصرف آلبانی را مقصد آنان در نظر می گیرد که شاید هم روزگاری مریم رجوی همانندکمپ لیبرتی در عراق آن را یک زندان برای خودشان تلقی کنند ، اکنون مصادف با 16 آذر دست به تبلیغاتی می زند که گویا در بین دانشجویان ایرانی حامیتی دارد و یا حامی آنان است. این خزئبلات رجوی هنگامی است که از همان ابتدا دانشجویان محدودی را فریب داد و وارد تشکیلات وسپس به عراق اعزام کرد.دانشجویانی که حتی نمی توانستند کتابی را بر حسب میل خود در دست بگیرند و مطالعه ای آزاد داشته باشند چراکه اولاً متون وکتابهای سازمانی بود وشاید بتوان گفت که خارج از این هیچ چیز وجود نداشت و این افراد را 24 ساعت به پای توپ و تانک اهدایی صدام می برد تا خسته و کوفته بی رمق شوند و ذهنشان درگیر مطالبات نشده و بر خلاف خواسته رجوی ذهنشان باز نباشد.


طلیعه آزادی

البته که شانزده آذر قیام دانشجویانی بود که در برابر دیکتاوری شاه قیام کردند اما خانم رجوی این همه قصه است !!؟.

شانزدهم آذر ماه  1332 دانشجویان دانشگاه تهران در اعتراض به حکومت خفقان، دیکتاتور و وابسته شاه  قیامی را شروع کردند که هنوز هست سرمشق مردم ایران و به طور ویژه دانشجویان آزاده ای است که با تجربه اندوزی از آن قیام هم اکنون به سلطه نه می گویند و در مقابل تهاجم کشورهای حامی دیکتاتورها می ایستند و با فدای جان خود  درادامه همان راه  هوشیار و آماده هستند. قیامی که نه تنها بر علیه شخص شاه و سیستم شاهنشاهی  بلکه به دیکتاتوری بود که اوامر مطلق آمریکا را به اجرا می گذاشت و هر آنچه آنها دیکته می کردند به اجرا می گذاشت که نتیجه آن غارت اموال و سرمایه های ملی و میهنی، ارتشی در دست بیگانگان و مستشارانی بودکه حق کاپیتالاسیون در ایران داشتند که می باید در صورت هر جنایت و نقض حاکمیت ملی در دادگاه های آمریکا محاکمه می شدند.

 فرقه رجوی هنگامی با فرصت طلبی نقطه عطف تاریخ مبارزاتی مردم ایران بر علیه هجوم بیگانگان به کشور و قبل از آن پویایی جنبش مشروطه و حکومت دکتر مصدق را مصادره به مطلوب می کند ویا کودتای 28 مرداد را با عبارت کودتای نگین یاد می نماید که عمداً هیچ چیزی را بطور کامل بیان نمی کند و تاریخ را بنا به ماهیت مزدوری خود نوشته و تبیین می کند. در اصل این موضوع و خیلی دیگر از اتفاقات همانند گذشته بنیان گذاران سازمان و نیز سفارت آمریکا در ایران را یک پایگاه امپریالیستی دانسته و از اشغال آن توسط دانشجویان حمایت ولی هم اینک آنها را دچار تحریف می کنند و بر مواضع روز خود خاک بپاشند و سعی می شود که تقابل جریانات ملی و یا مذهبی در محدوده پاسخ گویی به شاه و نه همان امپریالیسم جهان خوار که مجاهدین در ابتدای انقلاب 22 بهمن 1357 پشت سرهم اطلاعیه صادر می کردند که" مردم خطر امپریالیسم جدی است" مفروض بدانند. نان به نرخ روز خوردن مجاهدین و یا مانور بر روی جنبش های آزادیخواه و ازجمله قیام دانشجویان و روز 16 آذر مدت ها است که بر باد فنا رفته است چرا که اصالت وریشه مجاهدین خلق نه متعلق به این دستاوردهای ملت ایران در یک صد سال گذشته است و نه در پهنه معاصر انقلاب حقیقی مردم ایران می شود خیمه زد و اطراق کرد که در نزد ملت آبرویی برای این اجیر شدگان مانده باشد که از حب قدرت پرستی و از قافله جاماندن بر اریکه قدرت به پیش اربابان شاه پناه برده و از ترس همان تاریخ اندک مثبت بنیانگذاران اصلی سازمان را گذشته از خیلی مباحث عقیدتی و ایدئولوژیکی جنجال بر انگیز را به فراموشی سپرده و مجیز گوی اسرائیل و همسویی با بدترین دشمنان با سابقه ایران شده اند.


طلیعه آزادی

مریم رجوی که در تضاد منافع ملی در حال قربان صدقه برای هردشمن تاریخی و سابقه دار ایران و ایرانی است و به هوای بدست آوردن قدرت از هر جنایت و خیانتی در طول این سالیان بر گرده مردم ایران فروگذار نکرده است ، مدعی شده است و روده دارازی کرده است که کمک های به اصطلاح همیاری باقیمانده را برای هموطنان زلزله زده اختصاص داده است!!.

فرقه مزدور که ازهر گونه فشار اقتصادی و جنگ روانی و به راه افتادن جنگ به بهانه های مختلف بر علیه ایران و در راس آن ملت شب و روز ندارد و از کسانی مانند محمد بن سلمان و سرویس جاسوسی عربستان و کشورهای غربی دستور می گیرد که حتی آقای ترامپ بر خلاف ادعای حمایت از مردم ایران هیچ موضع حمایتی صرف برای داغداران زلزله زده ایراد نکرد و بعضی از کشورهای مرتجع منطقه و ارباب رجوی یک کلمه تاسف و ابراز همدردی خشک و خالی در این مورد بیان نکردند تا برسد به اینکه اعلام آمادگی کمک انسانی خود را بیان کنند، همگی دست در غارت و جنایت بر خلاف منشور حقوق بشر و مفادهای بین المللی دارند و بعد مضحک و خنده دار ژست دموکراسی خواهی و دفاع از مردم را نجوا می کنند. فرقه رجوی که برای سرپا ماندن به هردینار و دلاری از حامیان خود به آنان چسبیده ، مخفی نمی کنند حتی می خواهند و دوست دارند مردم ایران را بمباران کنند و رجوی هیزم بیار این آتش افروزی است و دولت ایالات متحده سال ها است پول های بلوکه شده ایران را یا تماماً پرداخت نکرده و یا به ادعا های پوچ حمایت از تروریسم از آن ها برداشت می کند بدون اینکه موازین  حقوق بشری، قرار دادها منعقده گذشته را رعایت نماید و یا این که مستدل و با ادله اتهامات را بزند، نمی توانند درنزد ملت ایران  نقش بهتراز مادر را بازی نمایند .

جنگ هشت ساله و دفاع تمام قد از صدام و تسلیح او به انواع تسلیحات در حالی که مردم ایران تحت تحریم تسلیحاتی بوده که می خواستند از خود دفاع کنند و رجوی نقش محوری در این جنگ بازی کرد، هیچ چیز پنهان نیست که این یاوه گویان بتوانند با تبلیغات دروغین و نبود اندک پایگاه اجتماعی در داخل ایران پارس کنندکه مثلاً به زلزله دگان سرپل ذهاب و باقی مانده به اصطلاح همیاری ایرانیان را بذل و بخشش نموده اند!!. فرقه مزدور وطنی هنگامی خانواده های اعضای دربند خود را از ملاقات با افراد در بند خود منع می کند و اهرم فشار افراد برای عدم ترک گروه قطع کمک مالی سازمان ملل به آنان است و درادامه همراه با ترامپ کاسبکار و اسرائیل نژاد پرست به توطئه چینی در باره برنامه برجام برغم تایید نهمین بار تعهد ایران توسط آژانس به دروغ پردازی می بردازد، بدون هرگونه تاملی بی خود تلاش می کند که دل کسی بطور نمونه یک ایرانی را بدست آورند جز اینکه دارد اعضاء خود را از دست می دهد و نمی تواند با دروغ و شگردهای لورفته و سرخرمن روزگار گذشته در پناه صدام را تداوم بدهد.

بهتر است آنان کلاه خود را بگیرند که باد نبرد ما ایرانیان خوب می دانیم چگونه و چطور مشکلات را با همدلیو وحدت از میان برداریم.


طلیعه آزادی

در داخل فرقه کسی جرات ندارد به بالای خود انتقادی کند وکارهای سنگین مال ما بود وغذاهای خوب برای بالا بود موبایل خوب برای بالا بود پوشاک خوب برای بالا بود بالا که میگویم یعنی فرمانده هان بالا پول در جیب آنها بود در صورتی که ما فقط ۸ دلار در ماه میگرفتیم که میشد سه تا بستنی ولی میرفتی گاه هایی که فقط میلیونرها ی شهر میرفتند مسئولین هم به آنجا زیاد میرفتند مکان کامپیوتر اینترنت ووو که اگر بخواهم بگویم باید کتابها نوشت فقط نوکی به باطن زدم بعد از این قضیه شب که خوابیده بودم لحظات صبح از ذهنم میگذشت ویکهو مغزم در جایی ایستاد که گفت باید بروی یک دفعه به خودم گفتم نمیتوانم من عمرم را در این دستگاه گذاشتم بعد از ۲۵ سال کجا بروم نه پولی نه امکاناتی دریک کشور غریب خیلی از نفرات که با آنها صحبت میکردم مثل من بودند وخیلی از آنها میگفتند که ما پیر شده ایم اگر سن مان مقداری پایین تر بود لحظه ای در این فرقه آلوده مریم قجر نمی ماندیم نفراتی هم بودند که مثل من ترس داشتند ونفراتی هم بودند که گیر خانواده شان بودند چون یا خواهری داشتند یا مادر یا پدری ولی خدا را شکر من هیچ کدام از این مشکلات را نداشتم فقط ترس داشتم چون فرقه در نشستهای مستمر همش اعلام میکرد که کسی که از اینجابرود یا معتاد میشود یا توسط بانده های مافیایی گیر میفتندیا پولی ندارند واز گرسنگی میمیرند


طلیعه آزادی

عهد نامه سرنگونی که بارها از افراد محصور در فرقه رجوی گرفته می شود دو روی سکه ای است که همانا خروج ممنوع به بهانه مبارزه می باشد و به معنی این است که افراد به هیچ وجهی دنبال زندگی شخصی نروند. زندگی که با اسارت تا پایان عمر باید پایان بپذیرد و رجوی ها لغز سرنگونی را برای اعضاء بخوانند.

واقعیت این است که تعهد نامه اخیر فرقه تروریستی رجوی که روی سایت آنها گذاشته شده یادآوری این نکته است که اعضاء حق هیچگونه انتخاب ندارند و بنا بر مفاد این تعهد نامه زندگی آزاد مساوی با خیانت تلقی شده در حالی که همین فرقه مدعی زندگی بهتر برای مردم ایران است و حرف های گنده تر از دهان خود می زند


طلیعه آزادی

حقایق سخت تر از آن است که سرکرده کنونی فرقه ترویستی مریم رجوی بتواند آنها را بپوشاند و با افشاگری های مضحک و پرونده سازی، بازی های اطلاعاتی، امنیتی و یا اتهام مزدوری به افراد درون گروه و یا افراد جدا شده راه خود را ادامه دهد و ادعای یک تشکیلات به اصطلاح مبارز و انقلابی را داشته باشد. و بعد اقدامات خود را برای تشکیل یک زندان جدید در حومه تیرانا پایتخت آلبانی به پیش ببرد چرا که تا آن موقع شیرازه این تشکیلات خبیث و مزدور بیشتر از هر زمان دیگراز هم پاشیده می شود.

اکنون انفجار فروپاشی فرقه به جایی رسیده است که فرماندهان با سابقه تحمل این تشکیلات و مرتجعین انقلابی نما را ندارند و تهدید و تطمیع کارساز نیست. جدایی آقایان احمد تاج گردون و سیامک نادری فقط گوشه ای از لیست افراد جدا شده و باسابقه است که به دنیای آزاد خود را رسانده و برغم بعضی انحرافات و طرز برخورد بعضی از این جدا شده ها که ناشی از عمری اسارت فکری بوده اما خبرهای خوش یمنی است که نوید آزادی خیلی از افرادی را می دهد که شاید مانند همین افراد یاد شده کمترین سواد و فهم اندک ی و اجتماعی داشته ولی با فریب روشن و با شیوه های قاچاق انسان وبه امید های واهی به درون این گروه تروریستی کشیده شده اند .

 وضعیت نگران کننده برای مریم قجر به جایی رسیده که ازاین لیست ادامه دار جدایی جداشدگان، کسانی را می بینیم که دو آتشه خود را جلو می انداختند


طلیعه آزادی

در شرایطی که دورویی ترامپ با بیانیه ها و تویتر بازی در مورد اعتراضات معیشتی و اقتصادی ایران روبرو می شویم که مردم ایران کاملاً برایشان روشن است که تا کجا عوام فریبی و طمع او نقش بر آب می باشد. او ذوق زده در چند روز سه بار اظهار نظر کرد و هیچ وقتی را از دست نداد تا خود را برمردم ایران به فکر واهی خود غالب کند و فرقه تروریستی رجوی که می خواهد ازآب گل آلود ماهی بگیرد دلش خوش کرده که ترامپ برای کالبد بی جان تشکیلات درمانده و متلاشی شده دراین زمان، زمان بخرد

" خوان کول "استاد تاریخ و خاورمیانه در دانشگاه میشگان در این باره در وب سایت " اینفورمد کامنت " تصریح کرده است، ترامپ مدعی نگرانی رفاه معترضین ایرانی که به سبب قطع برخی یارانه های دولتی و گرانی دست به اعتراض زده اند اما نشانه هایی هست که دورویی ترامپ در این مورد است.

1-اگر یک ایرانی بخواهد وارد آمریکا شود نمی تواند و رئیس جمهور نمی گذارد یک مادر بزرگ ایرانی در جشن ازدوراج نوه شرکت کند ، چگونه می تواندمدعی مشکلات ایرانی ها باشد؟.

2-مشکلات اقتصادی یکی از دلایل اصلی اعتراضات در ایران است و این در حالی است که ترامپ و همه حاکمیت آمریکا به دنبال این هستند که با افزایش فشار اقتصادی به مردم ایران، دولت این کشور را وادار به کند از برنامه هسته ای خود.


طلیعه آزادی

سخنگوی مجاهدین که از ترس و یا القاء هر چیز دیگر خود را معرفی نکرد. سخنگویی که قبلاً پیام های رجوی را بازتاب می داد و تا مدت ها در سیمای فرقه رجوی منتشر و برای اعضاء نگون بخت مشقهای شب با سر تیتر های مختلف مشخص می کرد. انشاء و دیکته هایی که خود در وهله اول در آن بارها رفوزه شده بود. از جمله صداقت ، وفاداری ، ایمان به خلق و یا امکان توهم سرنگونی و

حال که فرصت طلبی مجاهدین و شخص رجوی و مریم قجر برای مردم که هیچ بلکه برای اعضاء سرکوب شده هم هر روز بارز و آشکار می شود، سخنگوی مجاهدین که نه یک گروه زیر زمینی و مخفی را یدک می کشد ، بدون اسم و رسم به بیان چیز هایی پرداخته است که حاشا به این که خود ضربه مهلک را به کمر این ملت زده


طلیعه آزادی

در جریان نا آرامی های اخیر در بعضی از شهرهای ایران که اعتراض به گرانی بود که حتی به وضوح در سایر کشورها رخ داده و می دهد و مردم نسبت به معیشت و هزینه های زندگی معترض هستند مریم قجر پشت سرهم پیام می داد تا بر این جریان مطالبه گری مردم سوار شده و خودنمایی کند اما درس بزرگی که مردم به او و گروه های تروریستی دادند می توان جای خالی هرگونه شعار با سمت و سوی آنها دانست که نشان از تنفر و بی علاقگی شدید مردم ایران به این مار خوش و خط و خال تلقی کرد.

نظرات کاربران ایرانی در فضای مجازی:

مریم رجوی اول بگو سر رجوی زیر آب کردی بعدش هم کسی پیاله صدام رو نمی خواد

کامران

مریم رجوی دیگر کاسه داغ تر از آش شده است

رهبر من

خواهر بزرگ رجویه. ما با شاهانشاهی بجایی نمی رسیم بلکه فقط با روش مجاهدین در ایجاد یک جمهوری دموکراتیک خلق!

کاربر دیگر

مریم عزیز لطفاً بیشتر از این خودت را خراب نکن

کاربر دیگر

 این صدای مردم است، خیانت سازمان مجاهدین خلق به مردم ایران از سال 1357 شروع شد و تا به امروز 9 دی ادامه دارد.

اینها گوشه ای از کامنت های مردم در رادیو فردا است .

یا هموطنان دراینستاگرام

perspolis_top

 

ما مشکل داریم!؟.

ما معترضیم؟

ما اصلاً مخالفیم!!؟.

به تو چه  لطفاً خفه شو

پیام ما روشن است. در خانه پدری اگر جنگ است یا که صلح، تو خفه شو منافق

sabboo45

وطن ان قاتل، ذلت نصیبتان باد در جبهه که بودم، همیشه عملیات را به  عراقی ها لو می دادند

 


طلیعه آزادی

بعد از نا آرامی های اخیر و پایان آن در ایران، لاشخورهای به اصلاح ی به میدان آمده تا بتوانند تاثیری بر آن گذاشته و حقیقت اصلی که مطالبات مردم بود را  از هدف خود  همچنان خارج کنند تا به  طعمه خود رسیده و بعد ادعای مردم داری نمایند!!.

حکایت این مسئله فرقه رجوی است که ذوق زده و با فرصت طلبی به تئوری سازی این مسئله پرداخته و محمد علی توحیدی را به سیمای خشونت و خفقان آورده که حالا دستشان از همه چیز قطع شده به توجیه ناکامی خودشان و عقبه حمایتی  بپردازد. او بدون اینکه توجه کند و یا از فردی مانند او که سابقه زندان در زمان شاه را دارد شنیده شود، به پروپاندای انقلاب سازی و قیام ورود کرده تا شاید زمان بندی ارائه شده به نفرات اسیر درونی فرقه توسط مریم رجوی کمی زمینه سازی کند والا از این حراف قهار دروغ گو باید پرسید مگر در کشورهای دیگر که مردم به مراتب اجتماعات گسترده تر و ادامه دار ترتیب می دهند که عموماً خواستگاه اقتصادی یا اجتماعی دارد چرا این الفاظ بکار گرفته نمی شود و یا فرقه تروریستی رجوی و حامیانش به فلسفه بافی و تفسیر جامعه شناسی ی آن نائل نمی شوند !.

همین مزدور با بزرگ نمایی مدعی شد که این آشوب های تحریک شده با بطن صرفاً اقتصادی، با استناد به رومه ای خارجی که بله انقلاب فرانسه است که مثلاً تهیدستان بوده اند و انقلاب کرده اند !. که این یک مقایسه احمقانه و کوتاه بینانه است که البته باز رجوی ها عاقبت برای فریب افراد داخل مناسبات می زنند  و نه مردم ایران که رجوی ذوق زده می شود که  یا مثلاً معاون رئیس جمهور آمریکا در باره این اعتراضات محدود افتخارمی کند و فرقه دم تکان می دهد که این غذای فکری  متقلبانه را جلویش می اندازند تا به آن وجاهت دهد و خود را وصی مردم نماید .

نرد عشق بازی با هیآت حاکمه آمریکا که از قضا با کسانی است که تهیدستان را در فشار گذاشته و با برنامه های پر فریب خود همان زمان که مدعی مردم ایران هستند تحریم مستقیم برعلیه آنها را طراحی می کنند و اشک تمساح می ریزند فقط افتخار رجویها است و البته مردم می دانند مشکلات اصلی آنها در هر مقطع تاریخی همین نظام سلطه و فزون خواهی بوده است که بر علیه آن قیام کردند و سالها رنج آن را کشیده اند و قرار نیست خون خود را در سینی  طلا گذاشته و تقدیم دشمن خود، رجوی ها وعقبه درغگو و پستشان نمایند


طلیعه آزادی

جمعه شب14 دی 95( 4 ژانویه 2018 ) به درخواست حیله گرانه ترامپ برای سوء استفاده و فشار به دولت ایران و بررسی اتفاقات اخیر که واکنش به گرانی و در حقیقت مطالبه معیشتی مردم بود، جلسه شورای امنیت برگزار شد که محکوم به شکست شد و یک افتضاح ی برای دولت ترامپ  و انزوای آمریکا به وجود آورد که سعی کرد با دخالت در امور داخلی ایران و ایرانیان و همگام با تروریست های دیگر مردم را در یک فضای روانی و فشار تبلیغی قرار داده و بتواند گام های بعدی را برداشته و از آب گل آلود ماهی بگیرد اما نتوانست خواب های خود را که در مورد لیبی و سوریه و عراق که اسلافش با جنایات وخونریزی محقق کردند عملی کند که حاصل این ات و مقدمه چینی ها تجزیه همین کشورها بود که البته سوغات ایالات متحده برای دموکراسی بود که یا با جنگ و خونریزی و یا با تحریم مردم جهان عملی می گردد!!.

مریم رجوی که کیسه برای این جلسه دوخته بود در یک پیام مفتضحانه مدعی شد و به نقل شوهر درمانده و غیب شده اش گفت که"اگر ایستادگی کنید جهان با شما و در کنار شما خواهد ایستاد".

این زن عفریته که در طول این سالیان به همراه شوهر دغل کارش هیچ غلطی نتوانسته اند بکند اما توضیح نمی دهد که این جهان که بلغورش می کند کیست و کجا است !؟. براستی مخاطب واقعی این جهان و فرقه تروریستی چه کسانی هستند که حتی یک شعار در باره آنها نه تنها داده نشد، اوج نفرت در باره آنها در فضای مجازی را شاهد بودیم که معترض بودند که همین امثال مجاهدین خلق تروریست با خشونت گرایی و کمپین آل سعود و رژیم صهیونیستی زیر پرچم آمریکا نگذاشتند به حق خود یعنی مطالبه اقتصادی و اصلاحات و مبارزه با فساد برسند و ازدولت خود در روشی مسالمت آمیز درخواست های قانونی خود را بگوششان برسانند و غیر مستقیم و مستقیم با عوامل خود و تحریکات خود  جوی روانی و درنتیجه فضای امنیتی به وجود آوردند که همه مطالبات مردم که هیچ خسارت بر اموال عمومی وارد شود که عمدتاً خواسته دشمناشان بود که هر چه بیشتر با ایجاد التهاب به مقاصد شوم خود برسند.

مریم  قجر سرکرده مجاهدین با تبلیغات دروغین و قیام سازی ازیک مطالبه و سپس مقداری خشونت که متاثر از عوامل زیادی است که مهم ترین آن دخالت خارجی بود، آنچنان به دروغ گویی روی آورد که نیازش بود تا بتواند با این القائات، مغز شویی جدید و یک فرصت را بدست آورده تا افراد ماندگار در تشکیلات فرقه ای را محبوس کند که طبق پیشینه و اطلاعات موجود نمی توانند به نیت خود برسند و افراد در بند را با دروغ حفظ نمایند.


طلیعه آزادی

انگار نه فرشته مرگ و موجود خبیثی به نام مریم قجر داعشی دست از سر اعضاء نگون بختی بر نمی دارد حتی در آلبانی بایستی روی خوش نبینند و فرقه رجوی آنها را عملاً زندانیان خود و از آنها برده داری کند. اعضائی که خیال کردند برای مردم و آزادی قدم بر می دارند و فکر نکردند در دام کسانی افتادند که آزادی را به صلیب می کشند  حتی  بویی از انسانیت نبرده اند.

خبر مرگ دوستان سابق و کسانی که می شناختم برایم سخت است و سخت تر اینکه در فرقه ای به پایان زندگی خود می رسند که یک لحظه روی خوش ندیدند و از همه مواهب این دنیا ناکام ماندند و حقارت کشیدند و از آن سوی کسانی مانند مریم دجال تا توانستند به خودشان رسیدند و از هر امکان موجود به شکل تمام استفاده کرده و می کنند. مرگ سه تن به نام های: 1- فخری اصفهانی 2- اکبر چاوشی3- علی خلخال  تنها در یک هفته در مقر آلبانی اتفاق افتاد !!. این افرد همانند دیگر اعضاء دربند و اسیر در سازمان شیره جانشان کشیده می شد و رجوی دستور تشکیلاتی داده بود که هیچ عضوی حتی یک لحظه نباید به حال خود رها شود. بیگاری به اشکال مختلف، سنگین و بی خوابی های مستمر فرسودگی این افراد را موجب می شد و باید گفت خوشا بحال بردگان تا به این افراد، چرا که مریم رجوی با دروغ زیاد خودش را ناجی آنان میدانست و برآنها منت می گذاشت که واقعیت این بود که آنها وسیله و برده ای بودند تا خانم و شوهرش ادعای خدایی کنند. اکبر چاوشی را از سال 1368 می شناختم عموماً در قسمت پشتیبانی و کار را انجام می داد. با او در تیپ منصور آشنا شدم بچه شمال بود و هرگز فراموش نمی کنم که با آن وضع جسمی و پای مصنوعی چگونه از او کار می کشیدند که سرانجامش این شد که به علت به اصطلاح سکته قلبی جانش را به خاطر هیچ از دست بدهد و هر گونه کار سخت از جمله به اصطلاح رژه و مراسم وقت پرکنی صبحگاه را بایستی شرکت کند و الا همانند سایر دوستان بیمار و سالخورده اش انگ و بر چسب مزدوری به او می زدند و زندان را در جلوی خود می دید. مریم قجر هنگامی برای مردم ایران اشک تمساح می ریزد که هیچ ارزش انسانی برای اعضاء قائل نیستند ندارند و هنگامی که مریض می شوند آنها را به حال خود رها و امکانات بهداشتی و درمانی را از آنان دریغ می کند. من پزشکیار بودم و در تشکیلات به عنوان امدادگر فعالیت می کردم، می دیدم از درمان موثر خبری نبود و یا در همان حدش که با هزار اما و اگر و منت گذاری ارائه می شد، رعایت و ملاحظات بیمار پشت گوش انداخته می شد و کار سنگین و بی خوابی بر روی بیماران اعمال می کردند که مبادا ذهن آنها درگیر خودشان و سرنوشت غم بارشان شود.


طلیعه آزادی

کفتار زنده خوار رجوی در سال 1380 نشست تصفیه داخلی را به نام" طعمه"در قرارگاه موسوم به باقرزاده صادر کرد. این جلسه برای زهر چشم گرفتن از منتقدینی بود که در صف اول کسانی بودند که بر خروج ممنوع از باند رجوی اعتراض و حق خود می دانستند که سرنوشت خود را برای آینده زندگی شان رقم بزنند، اما برده داری نوع تازه آن در جهان به اصطلاح متمدن کنونی به رجوی این فرصت را می داد که هر کاری را تئوری سازی کند و با سوء استفاده از خاک عراق هربلایی را سر نفرات بیاورد و آنها را به زندان وحشتناک ابوغریب تحویل دهد.

من خودم از افرادی نبودم که به این زندان رفته باشم.از هنگامی که فریب ریا و آرمان های خیالی را خوردم و به عراق رفتم طعم کوتاه زندان صدام را چیشیدم و حدود 15 روز مثل سگ با ما رفتار می کردند و دریغ از یک غذای درست و حسابی که بیشتر یک سوپ آب بود و باید با همان ظرفی که به دستشویی می رفتیم آب می خوردیم و تحمل گرمای شدید زندان خود بحث دیگری بود و زندانبانان صدام از هیچ کلمه و اهانت و فشاری بر ما فروگذار نمی کردند و تازه فهمیدیم این کار برای چک ما می باشد که رجوی با ارتش عراق برنامه ریزی کرده بود و این برنامه اتفاقاً در طی نشست طعمه  برای بریدن زبان ناراضیان طراحی شد که اگر این افراد بخواهند برگردند بگذارند به ابوغریب بروند تا حالی شوند قدر نعمت رجوی را بدانند!!.

خیانت رجوی به اعضاء خود نه اعزام آنها به اروپا که فقط حق دارو دسته خاص او بود بلکه مخالفین با وجود حرف ها به ایران فرستاده نمی شدند بلکه در زندان ابوغریب باید تنبیه می شدند و بمانند تا اینکه ندامت کرده و به جایی برسند که از گفته های خود پشیمان و به سازمان دوباره برگردند واین کلک و خیانت رجوی بود که حتی به حرف های خودش عمل نکرد و این افراد تشکیلاتی را بازیچه دست خودش قرار داد. درهمان زمان که بر اثر فشارهای سران فرقه مانند مهوش سپهری یکی از ن شکنجه گر رجوی درقرارگاه باقرزاده با ایجاد فضای رعب و حشت که ا ز ابتدا با جلسات هجومی و جمعی نمی خواستند هر حرفی بر خلاف رجوی گفته شود فشارها شروع و وقتی دیگر حربه آنها که البته خیلی وحشتاک بود جواب نداشت همگی شان را به سوله کناری فرستادند و وقتی شکنجه گران از آنجا خارج می شدندو گزارش برخورد به آنچه که آنها نفوذی می نامیدند به رجوی برای ایجاد رعب در جمع حاضر داده می شد، امثال اسدالله مثنی ، مهوش سپری( نسرین )، فاطمه طهوری ( زرین )محمد رضا موزرمی، رحمان، کاک عادل، مختار، جواد خراسان و این قدر عصبانی بودند که حکایت از این داشت که اولاً چه بر سر افراد زندانی آورده و دوماً به خواسته هایشان برای قلمداد کردن نفوذی نرسیده اند و در نتیجه تا کجا قواعد دمکراتیک را لحاظ و یا برای ما بازی کرده و می کردند و بارها ما به خود می گفتیم همرزمان سابق چگونه شب ها یکهوی نفرات رابا خودمی بردند و خبری از آنها نمی شد ادعای دیگری دارند که در حقیقت قاتلان  و شکنجه گرانی بیش نیستند .


طلیعه آزادی

زمانی بود که تشکیلات رجوی در عراق هر اقدامی می توانست بر سر افراد فریب خورده و در بند بیاورد از سر به نیست کردن، زندان، فشار تشکیلاتی موسوم به جمع، ایزوله کردن مخالفین و بنگالیسم، کنترل شبانه روزی در داخل مناسبات و انواع تهمت و  افتراو

حال که مریم قجر موسوم به مریم رجوی تن به اخراج از عراق داده است و در یک تبعید اجباری در آلبانی نیروها را سرکارگذاشته و روزی نیست که با چالش های مورد انتظارش روبرو نشود و افراد به او دهان کجی نکنند و از خواب غفلت گذشته بیدار نشوند. این زن مکار که برای خفظ خودش حق پناهندگی افراد را از آنها ضایع کرده بود و از آن بعنوان یک آتو در برابر آنان استفاده می کرد، حال با یک افتضاح دیگر روبرو گشت و قرار این است کمیساریای عالی پناهندگان در آلبانی مستقیماً حقوق پناهندگی را به افراد جدا شده داده و افراد جداشده دیگر استقلال مالی خواهند داشت و این یک سونامی وحشتناک برای مریم رجوی است که سیل آن تشکیلات را در برمی گیرد و افراد درون گروه را بی پرواتر می نماید و موج نیتی را شدت می دهد. افراد به خوبی می دانند شرایط آلبانی با عراق بکلی متفاوت است و سطح انتظارات و نیز دست بستگی سران کاملاً مشهود و در دسترس قرار گرفته است. بنابراین درک جدید از شرایط جدید سرکرده فرقه را مجاب به این خواهد کرد به الزامات آمدن به آلبانی تن دهد و شاهد ریزش نیرو در ابعاد وسیع باشد. گذشت زمانی که نرفتن و یا اجازه ندادن به افراد برای رفتن به داخل شهرهای عراق به گردن دولت عراق انداخته شود. گذشت آن هنگام که حقوق پناهندگی به جیب رجوی ریخته می شد و این مرد بی شرف ادعا می کرد هیچ کس حق پناهدگی در عراق ندارد و صدام شما را بعنوان شخص حقیقی به رسمیت نمی شناسد. براستی باید پرسید مگر تعداد نفرات فرقه چند نفر هستند که طی این هفته سه نفر جانشان را از دست دادند و بعد مریم رجوی اشک می ریزد و زانوی غم میگیرد!!؟. براستی آیا  بیماری ها و مرگ های مشکوک یا غیر طبیعی در گذشته می شد به گردن دولت عراق انداخت و با پزشک قانونی استیجاری رفع و رجوع کرد اکنون دولت آلبانی و مردم این کشور را می شود گول زد!؟.  چطور است این تعداد اندک این قدر مرگ و میر دارند !!؟. بعنوان یک عضو جدا شده به رجوی می گویم دوران دروغ به پایان رسیده و دوران اطاعت کورکورانه انقضایش رسیده است و هر چه به توطئه و مکر خود بیافزاید بیشتر چاه عمیق خود را می کنید. تاوان هر جنایتی دور از دسترس نیست و در آینده تاوان آن را قطعاً خواهید داد.


طلیعه آزادی

وقتی که فرقه مجاهدین در زمان اغتشاشات اخیر خوش رقصی می کرد،آقای رجوی پیام داد  حکومت نباید به چهل سالگی برسد اما همه این حرفها داستانی بیش نبود و این حیله هزاران بار از سوی این جنایت کاران به اعضاء مفلوک داده شده بود. وقتی فکر می کردم که چطور در این مدت چند ماه رجوی می خواهد به این دست یابد در شرایطی که اوضاع عینی بر خلاف آن بود. نه تظاهرات گسترده و فراگیر بود و نه حکومت و ادارات مختل شده بودند و در حقیقت همه این قیل و قال ها جنبه روانی از این موضوع برای فرصت طلبانی چون رجوی را فراهم نمود و لاغیر!؟. بارها به یاد حرف های رجوی در جلسات عمومی که تکرار می کرد می افتادم که سرنگونی با دست او و ارتش آزادی بخش ( ارتش شبه نظامی صدام ) محقق می شود را نشخوار می کرد و حال که از آن هم خبری نیست و افسران ذکر شده در کهنسالی و درگیر معضلات خود که چیزی جز فریب خوردن نمی باشند هستند  بایستی به اشرف 3 بروند تا همانند اشرف سابق در عراق رجوی آنها را با حیله های مختلف چپ و راست کندو با جلسات نفس گیر آنها را از همان اندک فاصله مکانی و زمانی به پایتخت آلبانی دور نماید. در همین حد شگرد های رجوی لو رفته است. تطابق شعارهای آنها با جان بولتون خونخوار عین واقعیت است. بولتون درکنگره آمریکا و مصاحبه با یک رومه تکرار یاوه های نرسیدن حکومت ایران به چهل سالگی و متوقف کردن آن را داشت. سوال این است مگر بولتون و باند رجوی البفای ت را نمی دانند که وعده تو خالی سرنگونی را می دهند و این طور بعدش مفتضح می شوند. اول اینکه کار رجوی از این بابت معلوم است. او با بحران ماندگاری و موجودیت تشکیلات دسته و پنجه نرم می کند و برای امیدواری افراد هر شش ماه یکبار مدعی سرنگونی می شود و عجیب است که وقتی سلاح داشت این طور بود و امروز هم که در مسیر نابودی است همان الفاظ تکرار می شود و حرف های سابق خود را فراموش  می کند چه گفته است. جان عزیز مریم رجوی از خشم و کینه از شکست در برابر ملت ایران و افشای نیات هیات آمریکا به خود می پیچد و از آن سو باید در قبال رشوه گرفتن از فرقه رجوی، حرفی زده باشد و حال در این وسط اصل موضوع همانا اسارت اعضاء نگون بختی است که با این اخبار توهم زا و تغییر شرایط داخلی و منطقه ای باید از داخل تیرانا برچیده شوند و در خارج این شهر در محلی پرت سکنی گزیند که بتوان آنها را کنترل کرد. نتیجه اینکه همه این فعالیت های فرقه رجوی برای اسارت افراد تشکیلاتی است و قطعاً نه چهل سالگی بلکه در زمانی دور تر توهمات سران محقق نخواهد شد چرا که آنها نه ماهیت خود را دارند و از کسان دیگر ظرفیت آن را می خواهند و عاقبت کارشان طوری است که بیادشان نمی آید که سرود ضد آمریکایی"آمریکایی برون شو خونت روی زمینه" هنگام اشغال سفارت آمریکا سر می دادند ودر نشریه مجاهد چاپ می کردند یا نامه به امام امت می نوشتند که سفارتی ها را محاکمه کنند!! و الحق متذکر باید شد که واژه منافقین برایشان شایسته و مستحق است


طلیعه آزادی

مروری کوتاه برنقش رجوی در انقلاب 57 نشان می دهد او چه قبل و چه بعد از این انقلاب بزرگ از تاثیر گذاری مثبت و فعال برخوردار نبوده و بخصوص قدرت تخریب بالایی در امتداد این انقلاب مردمی داشته است. قبل از هر چیز به همه شهدای این قیام درود می فرستیم که با خون خود رژیم وابسته شاه را ساقط و جانشان  فدای انقلاب کردند. سر فرقه مجاهدین از مبارزات خود به وفور یاد می کرد و یا اجیر شدگان خود را مامور نوشتن و قرائت زندگینامه انقلابی گری می نمود که اسناد ساواک شاه نشان داد که او یک زندانی وا داده و ندامت پیشه در زمان شاه بود که به یمن مردم توانست در سال 57 از زندان خارج شود. رجوی در ابتدای انقلاب بجای سپاسگذاری از مردم، بلافاصله چون نفوذ اجتماعی قابل توجه ای نداشت با در پیش گرفتن خشونت و آماده سازی به ورود به این مرحله به طرح شعارهای هیجانی و ضد امپریالیستی و نیز گرفتن پادگانها و غارت سلاح های آن کرد تا بتواند غیر ازآن چیزی که هست وانمود شود. سازمان در صدد بود با تسلیح شدن و یا به قولی ایجاد میلیشا ( شاخه نظامی )، ارتش را غیر کارآمد و بی خاصیت نشان دهد تا بتواند راه را برای تصاحب این انقلاب که کمترین نقش درآن داشت هموار نماید.خیانت آقای رجوی در برابر روند دموکراسی خواهانه مردم هنگامی بیشتر رو شد که او به قانون اساسی رای نداد و در همان زمان خود را کاندیدای ریاست جمهوری کرد و در سی خرداد سال 1360 در شرایطی که خاک ایران مورد قرار گرفته بود ستون پنجم دشمن شد و در سالهای بعد عملاً و آشکارا یک مهره سوخته شده در دستان صدام بحساب می آمد. ملاحظه می شود امپریالیسم دشمن خلقها دوست سازمان مدعی انقلاب و انقلابی گری شده است و رجوی که مفقود الاثر شده  راه خیانت بار آن توسط زن فرقه دنبال می شود. 


طلیعه آزادی

مدتی پیش مریم قجر در ادامه  بازار گرمی و شوهای مسخره، دو تن از تندروها و جنایتکاران آمریکایی را به یک مراسم  دعوت کرد.دعوتی که خود ی زن سوم رجوی را می رساند و نماینده آمریکایی به او یک عنوان زن فوق العاده اشاره دارد. باید گفت رجوی کجایی ببینی زن سوم تو چطور خود را برای عرضه خودآرایی می کند و شعارهای دروغین گذشته را هر روز پررنگ تر می کند و لگدی بر هر گونه عوام فریبی و حرف مسخره دشمنی بر آمریکا را عیان می نماید. نفرات تشکیلاتی به خوبی بیاد دارند که بخصوص در جلسات"طعمه"رجوی برای رد گم کنی نعره ضد آمریکایی کشید و از آن هیجان های ساختگی و مصنوعی چیزی  عاید نفرات شد که  پس ندادن پاسپورت های افراد ، قبح بورژوازی!! و  مارک زندگی طلبی بود ولی اکنون بطور بارزی نه تنها مسئولین، شخص مریم رجوی در دامن سرمایه داری تندرو و جنگ طلب غلطیده و تغذیه می شود و ارتزاق کامل را می برند!!.

 رئیس سابق کنگره آمریکا هنگامی تعهد آقای ترامپ بعنوان نماینده بورژوازی افسار گسیخته و نژاد پرست را توصیه و معرفی می کند و خود و دوستانش را برای آزادیخواهی ملت ایران شایسته می دانند که همین ترامپ از هر حقارتی نسبت به مهاجرین، مردم آفریقا و کوتاهی نمی کند و ویدیو گروه های افراطی و ضد اسلام را در صفحه تویتتر خود می گذارد و البته کمتر ایرانی جز مریم قجر است که به این حرف های دروغ آمریکا اعتماد داشته باشد و تره برای آن خرد کند. نکته مهم در ورای تعریف و تمجید های فراوان و مشمئز کننده این نماینده پیشین کنگره،در قسمتی از سخنانش در دیدار با سرکرده زن فرقه تاکید کرده است بعضی دوستان او هنوز اعتقاد ندارد سازمان مجاهدین یک نیروی واقعی است ودر ادامه با عوام فریبی که از دو زاویه می شود به آن پرداخت مدعی شد چون که دولت ایران خواهان محدویت فعالیت این سازمان ورشکسته شده، بنابراین از ترس است و دوستان او این چیز را نمی بینند!!. این حرف های شیادانه احتمالاً قصد آن اخاذی و دریافت رشوه بیشتر است که معمولاً این افراد سابقه دریافت مبالغ کلان را داشته اند. نتیجه اینکه مزدور هیچ موقع قابل اطمینان و طرف حساب اصلی نیست و  آژانس های اطلاعاتی آمریکایی بارها گزارش کرده اند این به اصطلاح سازمان هیچ پایگاه مردمی در داخل ایران ندارد. علاوه براین سازمان مدعی با بحران جدی تشکیلاتی روبرو است که تا بحال این قدر موقعیت آن به وخامت نرسیده و روزی نیست درآلبانی افراد از بدنه جدا نشوند و خط ی و وعده و عیدهای سران را به پوزخند نگیرند.


طلیعه آزادی

افشا گری های یکی از جدا شده ها که خوشبختانه اکنون در آلمان اقامت دارد باعث خوشحالی ما اعضاء و قربانیان درونی سازمان رجوی است که تمام ظلم و فشارهای داخلی را بر ملا ساخته است هر چند که این روشنگری ها در محور فردی هنوز ادامه دارد .آقای نادری دروغ ها و سند سازی ها در قبال بیماری و یا تحت فشار گذاشتنش توسط تشکیلات را بخوبی مجسم و ارائه کرده است و ای کاشکی قبل از این که یقه قربانیان رجوی و دوستان سابقش را بگیرد و برای اثبات وجدان انسانی، بیشتر حقایق و اوج روش های سرکوب رجوی و پایمال کردن حقوق ابتدایی اعضاء را گزارش می کرد.

ایشان نسبت به آقایان سعدالله سیفی و بهمن اعظمی جسارت کرده و آنها را مزدور خطاب کرده است. همان راهی که دقیقاً رجوی به پیش برد تا اهداف پلید واسارت افراد را رقم بزند و این جدا شده عزیز می داند و می فهمد این موضوع  ابعاد عظیمی را در بر می گرفت و اعضاء قدیمی، جدید و یا هر زن و مردی را شامل می شد. این دو تن جدا شده که در آلبانی رها شده و مریم قجر با تبانی با کمیساریا درخیابان تنها گذاشت و با کمک دوستانشان توانستند دوام بیاورند تنها تقصیرشان افشای ظلمی است که در حق خود و دیگر دوستانشان اعمال شده است. آیا بنظر آقای سیامک  عزیز این گناه تلقی می شود یا کارهای فرقه و کسانی که به ظاهر جدا شده و یا ناف آنها به رجوی وصل است!!

 قربانیان فرقه ای که زمان زیادی محبوس بوده نجات آنها از سیستم، محال و یا دارای عواقب است که شامل یکی از بدترین فرقه های عصرحاضر یعنی فرقه مجاهدین هم می باشد، سرگذشت آنها تکان دهنده است و خیلی ها  هنوز در صورتی که جدا شده اند کابوس های آن را می بینند و هیچ موقع نمی توان جای جلاد، شکنجه و افسونگر را با قربانی جابجا کرد و یا برای عافیت جویی به قربانیان تاخت .


طلیعه آزادی

نبود اعضاء جدید و پذیرش راکد فقط بلای تشکیلات فرقه رجوی نیست که آه و فغان سران را در بیاورد . ریزش نیرو که با سابقه ترین نیروها را در برمی گیرد و قرار بود طلاق های جمعی به بهانه مبارزه باعث رشد و فزایندگی مجاهدین شود ، در عالم واقع پوچ در آمد و رجوی با دست خود باعث شد که یک فرزند در داخل گروه بدنیا نیاید که او بتواند سلاح صدام را دستش دهد و از این ازدواج های تشکیلاتی و درونی در راه امیالش استفاده نماید. تعجب است با این احوال که تعداد افراد باقی مانده هرروز ساز جدایی می زنند مریم قجر حرف از هزاراشرف می زند که انگار این چنین چیزی وجود دارد.از یک سو بالاترین رده های تشکیلاتی را وقتی جدا می شوند اطلاعاتی می نامد و درطرف دیگر مدعی است اصالت دارد. بیاد دارم رجوی همه ایرانیان را همین طور صدا می کرد ومعلوم نیست اگر نفرات تشکیلاتی مزدور هستند و ملت رغبتی به آنان ندارند این پایگاه مردمی و درد مشترک در چه نقطه ای گره می خورند!؟. البته علت را رهبران گروه مشخص نمی کنند که چرا تعداد جذب با جدا شدگی این قدر اختلاف فاحش دارد و آن را احاله به بیرون داده تا عوامل ناکارامدی و مقبولیت خود را دردرون بپوشانند که در وهله اول بایستی به عدم صداقت در برخورد تشکیلاتی و رو به بیرون جستجو کرد. تشکیلات قرون وسطایی تا جایی ادامه داده است که هویت فردی افراد و نیز یک سازمان مدعی را زیر سوال برده و درد های مشترک نه با نیروها و نه با مردم ایران دارند. نتیجه اینکه هر مخاطبی برای روشن شدن، رد یا قبول اطلاعاتی خواندن و پرسش های جذب نیرو یا ورودی و خروجی بدون این که نگاه پیشداورانه کند این است که چطوری یک عضو 30 ساله در یک محیط بسته تشکیلاتی به هرگونه وسیله ارتباطی دسترسی ندارد یک شبه و پس از جدایی می تواند  اطلاعاتی جا داده شود !؟. آیا این داستان کاملی از بیان موضوع است!؟.

 

 

 

 


طلیعه آزادی

بارها نوشته شد که جنگ داخلی سوریه متاثر از دخالت خارجی است و اگر مهار نشود عاقبت  منطقه دیگر ظرفیت تشدید آشوب و جنگ های دامنه دار دیگری را ندارد و  چنانچه سوریه بار دیگر متحد شود نوبت به پشت صحنه های این جنگ افروزی خواهد رسید.

سوریه جنگنده اف 16 اسرائیل را سرنگون کرد تا قاعده بازی بازیگران این جنگ تغییری بی سابقه پیدا کند. این حمله تدافعی سوریه بدون شک با موافقت روسیه انجام گرفت که پیام آن به آمریکا و اسرائیل بود که چند مدت پیش آمریکا نیروهای مردمی سوریه و تعدادی از سربازان روس را هدف قرار دادند و بارها ات به خاک سوریه تکرار شده بود. خبر داغ همراه با تحلیل های متفاوت بود و یک خبر سراسری و داغ روز بشمار آمد که نتیجه تحلیل ها این بود که گسترش جنگ در منطقه به نفع اسرائیل نیست و در صورت تداوم جنگ و یا هر حمله ای کنترل آن برای دولت نتانیاهوغیر ممکن است و البته رویا پردازی دژ مستحکم و گنبد آهنین را بار دیگر هم زیر سوال برد. اما دراین میان سایت های مجاهدین که معمولاًیک خبر بی ارزش و دست چندم را در گوشه جهان مخابره و تحلیل می کنند، خبر سرنگونی جنگده رژیم اسرائیل دیده نشد و یک خفقان مشهود را در پیش گرفتند. واضح است که سکوت مجاهدین به چه علت است. قطعاً این یک پیروزی برای سوریه ومتحدین او هستند که اکنون حدود 80 در صد خاک سوریه را از دست اشغالگران و تروریست ها آزاد کرده اند و فرقه مجاهدین که هم صدا با ترامپ و خاندان سعودی برسرنگونی دولت مشروع سوریه تاکید داشتند ناخرسند هستند و این ثابت می کند رجوی ها توپشان در زمین چه کسانی بازی می کند و اقتدار ارتش سوریه به مذاقشان خوش نمی آید.


طلیعه آزادی

چند هفته ای است از اعتراضات به وضعیت بد اقتصادی می گذرد که دستاوردهای این اعتراضات هم قابل توجه بود. اولین نکته متوجه شدن دولتمردان به مشکلات ملت،تبعیض و شکاف طبقاتی است که تا اکنون کسی در داخل ایران منکر آن نشده است. دراین بین موضوعی که باعث طرح شدن آن رسانه های خارجی شد" زن خیابان انقلاب" بود و سعی گردید مشکل اصلی جامعه را از مسیراصلی خود که در وهله اول اقتصادی است را اتاق های فکر جابجا کنند.این مراکز با تبلیغ خشونت گرایی می خواستند اعتراض معیشتی را منحرف و بعد از این تلاشهای ناموفق پدیده زن خیابان انقلاب را طرح، تا القائات باطل خود را به پیش ببرند که چیزی جز اهداف ی نبود. این حرکت گذشته از اینکه برخواسته از متن جامعه نبود و حمایت اجتماعی واقعی از آن نشد، طراحان آن مانند ایجاد القاء خشونت شکست خوردند و طعمه ای که خود کمک به آن کردند و یا خواستند آن را بزرگ جلوه دهند، سودی از آن نبردند چرا که چیزی مورد مقبولیت جامعه ازمنظر اجتماعی و فرهنگی نباشد و هر پروژه ای دیگر محکوم به شکست است. ازجمله افرادی که ازتصویر مورد اشاره حمایت کردند مریم قجر بود که ظاهر خودش وسایر ن تشکیلات با حجاب اجباری دریک فرقه تروریستی هستند، می توان نام برد. او دستور طلاق های جمعی،جدایی فرزندان از خانواده، سرکوب ن و بکارگیری الفاظ تحقیر کننده درپروژهانقلاب ایدئولوژیکراصادرکرد. همین زن موقعی که رجوی درصدد بودانقلاب ایدئولوژیک منوط به رده بالا باشد اصرار کرد همه باید زن و همسر خود را طلاق دهند و زمینه محرم شدن با رجوی درانقلاب درونی را آماده کرد. فلذا اگر این فرصت طلبان دستشان به حکومت می رسید بیشتر از چیزی که در درون تشکیلات به راه انداخته اند بر سرمردم و ن می آوردند.


طلیعه آزادی

مریم قجردر اعتراضات ماه گذشته نسبت به گرانی و سوء استفاده از آن ناکام ماند و هیچ ایرانی حتی درشعارهای ساختارشکنانه معدودی هیجان زده،حمایتی ازاین تشکیلات نکردند اکنون سرخورده و مایوس از تحولات میدانی در ایران که البته درخواست های معقول از حکومت است، به سراغ تبلیغ آنچه که وجود خارجی هرگونه حمایت فعال در داخل ایران نیست رفته و به چسباندن و انتشار چند عکس درتلاش است تا شکست ها و درما نده گی های خود را در هر گونه تحول وتغییرات ایران را سرپوش بگذارد. به صراحت باید گفته شود که مریم، زن سوم رجوی با موج سواری برخواسته های مردم از حکومت سعی می کند این قبیل موضوعات را به نفع خود مصادره کند. وقتی که ناآرامی های اخیر فروکش کرد. این باند مخوف و تندرو با شهید سازی احمقانه از اعتراضات بدنبال خون خواهی بود که موثر و کار ساز نبود و حال وقتی که دستش در همه جا بسته شده با انتشار چند عکس با تم های مختلف مانند جنبش ن و یا حتی فریبکاری در مورد چهارشنبه سوری وانمودمی کند پایگاهی در بین مردم دارد. برای قضاوت هر مخاطبی باید اشاره کنم که این گنده گویی ها سابقه دارد و جزئی جدایی ناپذیر از حیات خبیثه این شجره ملعون شده می باشد. برای مثال همان وقت که رجوی تلاش داشت صدام را به جنگ مجدد با ایران وا دارد و موفق نشد برای مایوس نشدن افراد تشکیلاتی با چاپلوسی مجوز بعضی اقدامات خرابکارانه را گرفت و تیم هایی به داخل گسیل داشت.این تیم های ترور بعضاً به تورامنیتی جمهوری اسلامی می خوردندو یاکشته و اسیرگشتند.دراین مواقع که خمپاره ای به مناطق مسی می خورد برای روحیه دادن در درون گروه، با آب و تاب خبر پراکنی و غلو می شد ولی قسمت خنده دار این بود به اسم ستاد داخله اطلاعیه ها صادر می شد که اصلاً حقیقت نداشت و هیچ نیرویی در داخل وجود نداشت و از عراق عملیات با پشتیبانی حزب بعث انجام می شد ولی رجوی شکست خورد واین قربانیان درونی بودند که سزای شارلاتان بازی او را دادندکه دلایل آن به نوشته های دیگری احاله می کنم.


طلیعه آزادی

آیا می دانستید مریم قجر کاندیدای ضد امپریالیستی انتخابات مجلس در سال  1359از سوی سازمان مجاهدین خلق بود؟!

آیا می دانستید که مسعود رجوی و مریم قجر و کادرهای سازمان مانند مهدی ابریشم چی، عباس داوری، محمد حیاتی وفرماندهان برجسته در هنگام حمله سپتامبر اظهار خوشحالی کردند ودست می زند که گویا از قبل این موضوع را می دانستند ؟!

آیا می دانید که در واقعه 13 آبان و تصرف سفارت آمریکا ، مسعود رجوی از این کار جانبداری و حمایت کرد و خواهان محاکمه و اعدام اعضاء سفارت شد؟!

آیا می دانستید مسعود رجوی خود را از هر جریانی ضد امپریالیستی تر می دانست و جنبش های ملی و یا مذهبی را همانند زمان شاه به مماشات و غیر انقلابی بودن متهم می کرد؟!

آیا می دانید در حمله به شهر مهران در سال 1367 به دروغ رجوی می گفت ارتش صدام او را کمک نکرده است ؟!

آیا می دانستید که بخاطر اجازه صدام به رجوی برای عملیات موسوم به فروغ ( مرصاد ) 1367 رجوی قول داد که رودخانه اروند رود ( شط العرب )و استان خوزستان را دراختیار صدام قرار دهد؟!

آیا می دانستید مسعود رجوی در عراق پس از سقوط صدام نیروهای سنی را بر علیه دولت عراق و آمریکا  شوراند و پشتیبانی کرد ؟!

 


طلیعه آزادی

فراخوانهای اخیر مجاهدین در ارتباط با چهارشنبه سوری همانند گذشته استفاده ابزاری دارد. عرصه ای که فاقد هر گونه اعتقاد به سنت ها است و جنبه نفاق گونه در امربه اصطلاح مبارزه دارد و فکر نمی کنند  ماهیت آنها رو شده و همه تلاشهای آنان برای بر هم زدن نظم عمومی با هر بهایی است. می توان مثال های فراوانی زد. فرصت طلبی مجاهدین در گرفتاری مردم در سیل، زلزله، اتفاق های ناخوشایند همانند آتش سوزی و. مشهود است. آنها داعیه بهتر از مادر را بازی می کنند و به موازات آن خواهان تشدید و وضع تحریم هایی می شوند که در وهله اول مردمانی را هدف قرار می دهد که مدعی مبارزه برای آنان هستند . دم خروس وقتی بیرون می زند که بر اثر تحریم های ناعادلانه و ضد حقوق بشری که دستمایه قدرتها شده است، ملتها و ملت ایران صدمه خواهند دید و به علت افزایش هزینه ها هیچ کس قادر نیست زندگی مطلوبی داشته باشد و نهاد های کمک رسان و خدماتی در تنگنا قرار می گیرند و دود همه این نابسامانی به چشم مردم می رود. اما فرقه رجوی باز سنگ پای قزوین می شود واز رو نمی رود و این نشان می دهد از روز اول سنگ بنای این گروه بر نفاق و ابزاری شدن جان انسانها برای اهداف شوم خود بر پا شده است.

هر سال هشدارهای ایمنی و مدیریت صحیح به خانواده ها برای برگزاری چهارشنبه سوری داده می شود اما فرقه مزدور رجوی با سوء استفاده وارونه ازاین مراسم، به فکر بهره برداری مذبوحانه ای است که نقش بر آب شده است. تظاهر با سنت های مردم و امیدواری برای آینده جزئی از برنامه مجاهدین است. غافل از اینکه هر سال ضایع تر می شوند و در نا آرامی های دی ماه که بیشتر سمت و سوی اقتصادی داشت، نمایان شد که هیچ پایگاه اجتماعی برای خود باقی نگذاشته اند و پدران و مادران نسلهای جدید به بچه های خود آموخته اند که آنان موجوی کثیفی هستند که درکنار صدام  دستشان به خون جوانان ایرانی آغشته است.


طلیعه آزادی

با نزدیک شدن به روز جهانی زن، مریم قجر با آوردن چند دو جین ن آشفته دل برای مشتی دلار مدعی گرامی داشت روز جهانی زن شده است وادعا می کند ن ایرانی در بدترین وضعیت ممکن زندگی می کنند. او با سخنان بیهوده،خنده دار و البته گریه آور به روی خود نمی آورد اگر او داعیه مدافع حقوق ن است چه ره آوردی برای ن تشکیلاتی مغفول شده درمناسبات خود داشته است!!. البته ن ایرانی با محدویت هایی مواجهه و محدود شده اند و صاحب منصبان حکومت به این کمبودها معترف و انتظار می رود با تغییر بعضی قوانین گذشته جدای از تغییر فرهنگ وباورهای غلط جامعه که زمان زیادی می برد، در پی رفع مشکلات هستند. ن و دختران ایرانی اکنون آزادی هایی داشته و در نوع پوشش و انتخاب رنگ و سطح تحصیلات حق انتخاب داشته اما سوال این است درفرقه مزدور رجوی همین طور است و آیا همیشه همه دستورات از رأس تشکیلاتی به پایین صادر می شود، ن می توانند درحد انتخابهای ن ایرانی به حقوق خود دسترسی داشته باشند!؟. نعوذ و بالله این قیاس شرک است !. قیاسی بین قرون وسطی و عصر کنونی!. زن تشکیلاتی در هیچ زمینه ای حق اعتراض ندارد. او برده فکری و جنسی است و عشق ورزی تابلویی مطلقاً ممنوع داردکه تاوان آن سنگین است. همین زن به اصطلاح مجاهد باید عشق خود را تمام عیار به پای رجوی بریزد و در خواب، همسر سابق خود را نفرین کند که مدتها این عشق را از او گرفت ونگذاشت نثاررجوی شود!!. پس به مریم قجر می گویم اگر به همان اندازه زن ایرانی با همان محدودیتها اجازه دسترسی به حقوق آنها بدهید قطعاً خواهیددید چند نفرفسیل شده در نزدیک خودت هیچ زنی تحمل تو را نخواهد داشت و پشت سر خود را هم نگاه نخواهند کرد و خواهند رفت.

آیا زنی مانند قجر می تواند هر احساس نه ای را سرکوب و به آنها "مادینه" برای تحقیر بکار می برد ادعای مدافع حقوق ن را بکند ؟


طلیعه آزادی

آیا می دانستید که پس از تحریک سنی های طرفدار صدام، مسعود رجوی با آمریکا سر یک میز نشست تا بر علیه دولت عراق اقدام و اختلاف افکنی کند ؟!

آیا می دانستید سازمان مجاهدین خلق در امور عراق دخالت می کرد و با براه انداختن جنگ طایفه ای تحت عنوان حقوق ملیت ها، موجب شد که پادگان اشرف توسط ارتش عراق تصرف و تعدادی کشته شوند  ؟!

آیا می دانستید که مریم رجوی با تحریک و دخالت در داخل عراق می خواست مظلوم نمایی با کشته های خود بکند ؟!

آیا می دانستید که" خط موازی، مسعود رجوی" تسلیم بدون و چرا به ارتش آمریکا پس از اشغال عراق بود ؟!

آیا می دانستید فرقه رجوی از مردم عراق با رشوه و ریخت و پاش پول، نیرو جذب کرد تا برعلیه مصالح کشور میزبان خود عراق دسیسه چینی کند  ؟!

آیا می دانستید این افراد در داخل پادگان اشرف برخلاف اصول هر کشوری نگهداری و با عنوان شبکه اجتماعی اسکان داده شدند ؟!

آیا می دانستید که مریم رجوی افراد را موظف کرد که برای ارتش آمریکا اطلاعات عراق را جمع آوری و نحوه تردد در عراق و کمک به آنها از جمله ساختن کانکس، تقویت خودرو های ضد مین و. در برنامه قراردهند  ؟!


طلیعه آزادی

داستان سرایی مواجب بگیران فرقه چیزی جدیدی نیست. وقتی این قضایا ادامه دارد که خاصیتش هر روز از بین می رود و وضع اسفناک تر مریم قجردرآلبانی و جدایی نیروها مسئله اصلی او می شود. تعریف و تمجید قلم بدستان از زن داعشی حکایت این جمله است،"خود گویی و خود خندی عجب مرد هنرمندی". مطلب مریم رجوی چرا؟ به قلم سهیلا دشتی درسایتی از بیشمار سایتهای مجاهدین خلق که برای هیاهو و بزرگ نمایی درست شده اند دیدم. خلاصه کنم او به زندان مریم قجردر فرانسه بعد از فرار از عراق پرداخته و با قصه گویی سعی کرده است از او سمبل بسازد و با طرح این سوال (اتفاقاً سوال رهبر فرقه در سال 1368 بود) سابقه برایش ببافد. اما واقعیت این است درسال 1374 که نشست های موسوم به حوض برای سرکوب مخالفین در بغداد توسط رجوی بر پا شد، رجوی سعی کرد با برقراری ویدیو کنفرانس با مریم قجر که آن زمان در پاریس بود هیجان تصنعی ایجاد کند. زن سوم رجوی می گفت دیگر صبرش تموم شده و می خواهد پیش نیروها بیاید و اما ما آن وقت ها خبر نداشتیم که برنامه ی برای اعزام این زن با لقب رئیس جمهور خود خوانده به فرانسه ازابتدا شکست خورده و تعدادی از نیروهایی که همراه او بودند فرار کرده بودند. این را یاد آوری کردم تا دروغ رهبران  به ظاهرفداکار! را بر ملا کنم. وقتی آمریکا  عراق را بمباران کرد، رجوی ادعا می کرد هرگز این حمله اتفاق نمی افتد ولی مریم قجر را فراری داد و با همراهی بیش از صد تن از شکنجه گران و فرماندهان سرکوب به فرانسه، جانشان را نجات دادند و همچنین باید گفت دستگیری این زن در فرانسه که رجوی زندانهای اروپا را هتل های چند ستاره می دانست چه قهرمان بازی است که این خانم نویسنده می خواهد ترسیم کند و در پایان او را صدای مردم بداند در حالی که حتی صدای افراد خود نیست و افراد زیادی در تشکیلات فرار میکنند و خود فریادگر دردهایشان در فرقه می شوند.  ن زمان در پاریس بود هیجان ساختگی ایجاد کند و با جمله تصن


طلیعه آزادی

آیا می دانید که مهدی ابریشم چی از اعضاء اصلی کادر سازمان مجاهدین مسئول ساخت کارگاه بمب سازی و ترور مستشاران آمریکایی در زمان شاه بود !؟.

آیا می دانستید در عراق سازمان مجاهدین "داعش" را انقلابی و از عشایر عراق معرفی کرد و هرگز جنایات آنها را محکوم نکرد!؟.

آیا می دانستید که مریم  قجر با همکاری با آمریکا، داعش را برای منفعت طلبی و امتیاز گیری از مردم و دولت عراق  بعنوان سوپاپ اطمینان برای حضور در عراق تفسیر و تحلیل می کرد !؟

آیا می دانید که رجوی طلاق های جمعی و اجباری را بعلت شرایط امنیتی عراق بعد از پایان جنگ براه انداخت و حال در آلبانی که امنیت وجود دارد و عراق موضوعیت ندارد همچنان به صورت مجرد و اجباری زندگی می کنند!؟.

آیا می دانید که مریم رجوی لیست به اصطلاح شهدای سازمان ( تروریست ها، فریب خوردگان و قربانیان داخلی )را به  جان بولتون نماینده جنگ طلب آمریکایی  رفیق جدید امروزی و دشمن امپریالیستی سابق تقدیم کرد!؟.

آیا مجاهدین انقلابی، آزادیخواه و مردمی هستند و یا خودشان این طور فکر می کنند !؟

آیا مجاهدین خلق که اسیر در زد و بند های ی است تنها سازمان دموکراتیک و مستقل است!؟


طلیعه آزادی

به دنبال فرارهای اخیرچند نفر از افراد فرقه در زندان اشرف 3 درآلبانی، موج وحشت سرتا سر وجود شیطانی مریم قجر را فرا گرفت و برای فرار از حقیقت و بن بست موجودیت تشکیلاتی، معجزه ای رو کرد که باید گفت :" افعی هرگز کبوتر نمی زاید". موضوع از این قرار است زهرا مریخی مسئول اول فرقه، اعلام کرده است" نفرات می توانند از خط وخطوط سازمان! انتقاد و آن را به چالش بکشند. مریخی همچنین در نشست گفته است: "راه حل بدهید که سازمان چه کار کند؟سازمان خود شما هستید"!!. افراد جدا شده در آلبانی که اخبار را از کانال های مختلف و ارتباط مخفی از درون مناسبات بدست آورده اند، حکایت از نشست مفصل زهرا مریخی با افراد است که در این نشست او حق انتقاد به خط و خطوط سازمان را مشروع ولی با زیرکی ابلهانه ای که البته پشت پرده این انفعال خود مریم رجوی است تاکید کرده است نفرات موظف هستند خود راه حل داده و خود را سازمان مفروض کنند. همچنین تاکید شده است که در صورت عدم پذیرش خطوط سازمان راه حل و پیشنهاد آنها چیست و بحث درست بیان تناقض و بیان خالی تناقض به چه درد می خورد؟! مریخی بدستور خانم قجر افزوده است که شما نباید مشکلات را گردن سازمان بیاندازید و سازمان به غیر از شما نیست پس مشکلات به خودتان بر می گردد. این جلسه ای مبسوط بوده که خلاصه آن را آوردیم که اوضاع فلاکت بار بی بی قجر را ببینیم  که چگونه مثل مار به خود می پیچد و به چیزی باور ندارد والان خیلی دیر است، آن را بالا می آورد و بنوعی بیان می کند تا بحال هیچ کس حق انتقاد واقعی نه صرف کار اجرایی که آن هم نبود، کسی جرات رد کردن خط قرمز رجوی یعنی ورود به مباحث اصلی، خط و خطوط سازمان و بالاتر از آن انقلاب ایدئولوژیک را نداشته و در صورت شهامت بدون هر مسامحه ای نقره داغ می شد. این عکس العمل ذلت بار و منفعل سران است که در برابر موج روز افزون فرارها، ریزش حصارهای بتونی و فکری چیزی در چنته ندارند و به ناچار به چیزی روی می آورند که اصلاً قیافه و مرام آنها به آن نمی خورد. فرماندهان و شخص مریم قجر بارها بیان می کردند شما چشم و گوشهای خودتان را ببندید و به فرمان های رجوی گوش کنید که همه آن درست و کار شما را راحت می کند!.در غیر این صورت سوسک! و جهنمی می شوید!! بیچارگی را ببینیم که باید گفت این حرفها بی مصرف شده و برای  لای جرز دیوار بیش از هر چیزی خوب به نظر می رسد.


طلیعه آزادی

پانزده سال پیش (19 مارس 2003 ) تقریباً اواخر سال 1381 شمسی،آمریکا با ادعای وجود ذخایر تسلیحات شیمیایی به عراق حمله کرد. جنگی که به جای نابودی سلاح های شیمیایی، میلیون ها تن از عراقیان را هدف قرار داد. جنگی که ثروت ملی عراق را به تاراج برد و منطقه را با چالش هایی به نام تروریسم مواجه ساخت. بی شک همین گروههای تروریستی بعد از هدر رفت منابع و سرمایه های عراق و ویرانی، با حمایت آمریکا ریشه دوانده و یا به بقای خودامیدوار شدند. فرقه تروریستی رجوی یکی از این گروه ها می باشد که بعد ازپایان جنگ هشت ساله ایران و عراق و نیز سقوط صدام با نابودی کامل روبرو بود، همراه آمریکا و برعلیه منافع خلق ها مسیر حرکت خود را تغییر و آشکارا و عملاً مهر تایید بر کارنامه جنایت کارانی مانند بوش و ایضاً خط نئومحافظه کاران درحال حاضر زد. مریم قجر در هنگامه اشغال عراق ازحضورسرباز زد و با فرار به فرانسه و مذاکره با لابی آمریکایی، خط موازی و سازش و همکاری را هموار ساخت و برعلیه منافع مردم عراق توطئه چینی به بهانه توازن قوا و نفوذ ایران از هیچ خباثتی دریغ نکرد تا آنجا که داعش و گروه های تندرو وابسته را به جان ملت عراق  انداخت و سپس از آنها بعنوان آزادیخواه یاد می کرد. او و شوهرش در دوران صدام  با هزینه از منابع عراق زندگی کرده و برای خود با زمین و پول عراقیان کاخ و عمارت ساختند اما به همین میزبان در لحظه لحظه حیات و بود و نبودشان خیانت کردند. برای همین است که هرگز به خسارت های این جنگ که هنوز آثار آن در شهرهای عراق دیده می شود و امنیت مردم تامین نیست، یادی  نمی کند و نه به مسبب آن اشاره ای ندارد. این رذالت افرادی است که با این کارنامه سیاه ( سفید کردن چهره جنایتکاران و قال گذاشتن نیروهای خود در بحبوبه بمباران های سنگین) حال از آزادی مردم ایران یاوه می بافند و ابزاری در دست آمریکا برای زور گویی و می شوند.


طلیعه آزادی

فرقه رجوی جنایتکار و ضد مردمی سالها است که فرزندان ساده دل و البته مهربان ایران را به اسارت برده وآنان را همانند برده نزد خویش با فریب و دغل نگه داشته است. افرادی که حق دیدار با خانواده خود ندارند و از نشستن دور سفره هفت سین خانوادگی منع شده و مهرخروج ممنوع بر پیشانی آنان زده شده است تا رجوی خدایی کند و عکس های خانوادگی و خاطره انگیز را از دستان آنان برباید و یا اجازه ندهند که عکس یا نامه ای در سالها فراغ، از سوی خانواده به دستشان برسد

خبرهای سال96 با غم و شادی همراه بود. از یک سو فرار و جدایی تعدادی از زندانیان و دوستان سابقم  و هم چنین رابطه مستقیم و تسهیل کمک مالی جدا شده ها با کمیساریای عالی پناهندگان فارغ از  احاطه رجوی خبر مسرت بخشی بود و از طرفی تصمیم ضد انسانی فرقه مبنی بر انتقال دوستانم به خارج ازتیرانا نگران کننده بود. هر چند با این کار برای رجوی آبی گرم نمی شود و زمان نشان خواهد داد که آلبانی دیگر عراق نیست که بتوان با قوانین ضد انسانی و بیگاری نفرات را در دخمه ای به نام اشرف 3 برای همیشه به زنجیر کشید و برای اوهام پر مسئله رجوی، خون انسانها را مکید و ارتزاق کرد. آیا می توان تا ابد عشق و علاقه را به خانواده را در انسان ها کشت و نابود کرد ؟! بی شک این چنین نیست و نخواهد بود. همین امروز اگر اوضاع خراب فرقه را ببینیم در می یابیم که این افراد هوشیار شده و رجوی نمی تواند ازآنان سوء استفاده بیشتری کند وخیلی ها پی برده اند در این سالها به دلیل اختناق عمر خود را ازدست داده و رجوی هر حلالی را حرام کرد که قطعاً برای خودش و زن بزک شده اش این چنین نبوده است. بی شک نمی توان با ذهنیت افراد بازی کرد ودر پشت به هستی آنها خیانت کرد وخود را ناجی آنان دانست.بهاران بر زمستان رجوی پیروزخواهد شد و این همت دوستان سابقم را می خواهد که نوید رهایی آنها را انتظار می کشم تا خانواده ها فرزندان خود را درآغوش بگیرند. به امید آزادی همه اسیران در دست رجوی و نابودی کامل فرقه تروریستی.


طلیعه آزادی

مریم قجر با انتصاب بولتون بعنوان رئیس شورای امنیت ملی کاخ سفید، جنایت کار و دست راستی افراطی چنان در پوست خود نمی جنگد که رویش نشد مدال افتخار یا دلدادگی خود را به گردن او بیاندازد و با هواس پرتی مدال را به دست جولیاتی داد !! که بله برون قدیمی را با این روش پیاده سازی کند.

ما عیبی نمی بینیم او واداده این آمریکایی دو آتشه خونخوار در نبود شوهرشود که هنوز از سرنگونی صدام و اشغال عراق جانبداری می کند و مریم جان آن را فراموش و برای اینکه ناراحت نشود به یادش نمی آورد و یا همان رنج های گذشته مردم عراق حتی به خاطرات قدیمی جا گیر نشده بلکه او عنوان مدال را به این همفکران جنگ طلب از سوی مقاومت مردم یا ایران آزاد  به این تندرو داده  شده که روی خوشی به این دشمنان مردم ایران از همه سلایق و باورهای مختلف نشان داده نشده و موج تنفر بی اندازه ای نثار آنان شده است. نفرتی که خوش رقصی های آنان با همکاری با صدام تا به امروز ادامه داشته و آنچنان مریم قجر قافیه را باخته که نیروهای پیروسالخورده خودش هم به حرکت مزدورانه و البته توهم افسار گسیخته او مبنی بر سرنگونی حکومت می خندند و سعی می کنند برای عمر باقی مانده از جهنم ساخته شده او فرار کنند. تعجب این است که این بی بی خانم از آزادی مردم ایران حرف می زند که افراد وفادار خود را از هر گونه حق انتخاب و ارتباط با جهان آزاد قطع کرده و بعد لغوز ایران آزاد را ناشیاته به زبان می راند. جولیانی شهردار سابق نیویورکی و یا جان بولتون را به تیرانا می برد که روحیه باخته نیروها را در جشن بی سوت و کور بهبود ببخشد که بعدش به چشم می بیند افرادش یکی پس از دیگری یا فرار می کنند و یا رمقی برای ماندن در کنار این زن  وطن ندارند.تعجب دیگر این است مریم قجر وفرقه  قیمت قدرت پرستی خود را نه از جیب خود بلکه از جیب مردم می خواهند بدهند که هرگز در طول این سالیان بنام مبارزه و مردم! یک انتقاد جدی درباره خط وخطوط از خود نکرده و یک توتالیتر جدی  محسوب می شوند


طلیعه آزادی

مریم قجر در پیام نوروزی 97 ضمن مروری بر وقایع سال گذشته ، خطی مشی و تهای سال جدید را اعلام کرد . او با فرصت طلبی و مصادره به مطلوب زلزله و ناآرامی های دی ماه 96 و یا تحولات بین المللی با شامورتی بازی به این رسید که جمهوری اسلامی در سراشیبی سقوط قرار دارد و در باب مسائل موشکی وبا اشاره به جو سازی رسانه های غربی وحامیان تروریستی  بین المللی به نتیجه دلخواه خود که سالیان در توهم آن است که همانا پایان دوران جمهوری اسلامی است برسد.در بخشی دیگر از پیام این بیوه تروریست پرور به مسائل و مشکلات اقتصادی و سیستم بانکی توجه شد و از ناکارآمدی نظام  به قول خودش صحبت به میان آمد  و به صراحت از مشارکت در اغتشاشات دی ماه و نتیجه گیری بو دارو خنده دارش در مورد آلترناتیوی جمهوری اسلامی سخن گفت.اما باید گفت که این پیام در سالیان گذشته که توسط شوهرش تکرار شده و سپس او همان مزخرفات را برای خودش تداعی می کند، به چه میزان واقعی و در زمین و نه در کرات دیگر بهواقعیت نزدیک است؟. در باره نتیجه گیری سقوط زود هنگام این نه اولین بار و نه آخرین باری است که دروغ ها رو شده ونه از پایان جمهوری اسلامی بلکه زوال فرقه مجاهدین خلق ( منافقین ) رونمایی می شود. در دوران بوش پسر و یا در فازهای اعلام سرنگونی از سی خرداد 60 تا به امروز، هزارکوفت زهر مار یا 30 مهر امسال را اتمام حیات جمهوری اسلامی اعلام کرد!!. این پیام و دیگر پیامها هدفش زنجیر و پا بند زدن به نفرات است که با این تحلیلها بتوان حتی یک نفر را در مناسبات نگه داشت. در زمینه اغتشاشات ، فرصت طلبی مجاهدین چیز تازه ای نیست.برغم نیاز آنها به خشونت گرایی و رادیکال کردن اعتراضات معیشتی، سخنی در باره آنها و یا شعاری دیده نشد و بور شدند. نیازی نیست که گفته شود که او با فراخوان چهارشنبه سوری از هفته ها قبل گلو پاره کرد اما هیهات که گوش شنوایی برای آنها وجود ندارد و آنان بور می شوند !!.


طلیعه آزادی

قبل از اینکه وارد موضوع اصلی) سالگرد فاجعه سال 90 ) شوم بیاد دارم در همان سالی که فرقه رجوی سرمایه گذاری احمقانه ای بر روی حفاظت آمریکا و ماندن در عراق کرده بود، به یکی از دوستانم که در یک یگان بودیم گفتم که اوضاع خراب است و باید روزی با لباس شخصی این قرارگاه و اشرف و کل عراق را ترک کنیم و برای سازمان جای ماندن در عراق نیست و به نوعی می دانستم که رجوی آش دهان سوزی برای ماترتیب داده و به دوستم رساندم که خودش فکر خودش را بکند. در همان زمانرجوی با پیامهای صوتی نفرات را ترغیب می کرد در اشرف بمانند و آن را همانند جان خود می دانست،اما از خودش خبری نبود!!. حادثه 19 فروردین بعد از خارج شدن از لیست تروریستی سر برآورد فاجعه غم انگیزی  که سران از آن خبر داشتند اما برای صحنه آرایی و مظلوم نمایی به قیمت جان اعضاء به هیچکس اطلاع ندادند که موضوع از چه قرار است. طبیعی است دولت عراق بعلت قانون و اجرای حاکمیت، مسئول نظارت و اعمال قوانین داخلی خود در قبال شهروندان خود است ولی فرقه رجوی بعلت خصایص فرقه ای و تروریستی گوشش به اینها بدهکار نبود وهنگامی که ارتش عراق به اشرف آمد تا با مصالحه بر اردوگاه اشرف نظارت کند، مریم قجر بهترین فرصت را دید همانند دروغ های دیگر مانند اینکه آذوقه و مایحتاج به اشرف نمی رسد که کتمان واقعیت بود، این بار با فرستادن نفرات جلوی ارتش عراق و تحریک آنان از این میدان همانند عملیات فروع که قتلگاه محسوب می شد، فرصت را مغتنم شمرده تا دولت را عراق را با فرض حمایت آمریکا مرعوب خود کند .اکنون و هنوز که هست بی بی مریم قجر می خواهد خون قربانیان این فاجعه را بخورد ، سوال این است چرا با وجود چندین ماه هشدار دولت عراق مبنی برتخلیه قسمت شمالی اردوگاه اشرف که مربوط به کشاورزان عراقی بود و یا هر دلیل دیگر، این خبر را به اطلاع افراد نرساند و شب حادثه نیروها را در اضلاع  اردوگاه اشرف مستقر و جلوی ارتش عراق فرستاد تا با هیاهو و ننه من غریبم خون آنها ریخته شود که رجوی بعد از نشان دادن پرچم سفید در جلوی ارتش آمریکا با رمالی سازش خود را با حفظ جان نیروها  مرتبط و توجیه کرد؟! سوال این است که چگونه من و سایر رفقایم می توانستیم تراژدی ماندن در عراق را حس کنیم ولی رجوی که توهم و ادعای زیادی داشت این پیش بینی که عراق جای ماندن بعد از سقوط صدام نبود را نکرد؟!


طلیعه آزادی

این قدر حجم نوکری بالا بود که اندک نیاز مالی را عراق فراهم می کرد. از تهیه دلار برای رجوی تا تامین زیرساخت های اردوگاه اشرف مانند آب و برق، درحالی که  خود مردم عراق از کمترین امکانات بی بهره بودند. پول نفت عراق در هنگام تحریم و"غذا در مقابل نفت" را بالا کشیده و سهم قابل توجهی را بردند که این به پاس پاداش صدام به کرد کشی در عملیات موسوم به مروارید( در جنگ خلیج اول و اشغال کویت از سوی صدام ) بود. فرقه خیانت پیشه رجوی اولین کسانی بودند که برنامه هسته ای ایران را افشاء و اطلاعات آن را به اسرائیل داده و درترور دانشمندان ایرانی مشارکت داشتند. مجاهدین خلق در سالهای ابتدایی اشغال عراق توسط آمریکا مشوق حمله به ایران توسط دولت بوش پسر شدند و به بهانه هسته ای خواهان حمله و بمباران ایران شدند تا به خیال خود به حکومت برسند. چه کسانی بودند که درفکر سوریایی کردن ایران و تا الان برعلیه توافق بین المللی و چند جانبه هسته ای با لابی گری در کنار کاخ سفید و کنگره مشغول بودند؟ و اکنون از جان بولتون مشاور سابق دولت بوش و نماینده سابق آمریکا در سازمان ملل که این نهاد را بی ارزش می کرد و احترام به حقوق بین الملل را رعایت نمی کرد، خوشحال شده اند که بر مسند رئیس شورای امنیت ملی کاخ سفید نشسته تا به وهم خودشان کلید حمله به ایران را بزند؟ بعد از سقوط صدام نقشه و هدف  یک سران فرقه رجوی این بود و هست که تضاد ایران وآمریکا بالابگیرد تا به نقطه ای برسد که نام آن جنگ است. جنگی احتمالی که ضرر و زیان اول آن مردم هستند که مجاهدین خلق در این سالها با لابی گری خود در پی تحریم بودند که هدفش به نقل از تندرو ترین لابی آنها رشد اعتراضات مردمی در مقابل حکومت بود که باید بصورت روشن گفت که زیان آن را تا به امروز ملت ایران دارند می دهند. رجوی خیانتکار در زمان حمله صدام در نشست عمومی گفت که او به صدام گفته است چرا به کویت حمله کرد و مکرراٌ یادآورشده است نگاه او باید به سمت شرق و ایران باید باشد!.


طلیعه آزادی

همزمان با تنش های منطقه ای و چالش های خروج احتمالی آمریکا از توافق برجام و بخصوص تغییر رئیس شورای امنیت ملی آمریکا و نشستن جان بولتون بر صدرات این منصب جو نگرانی جهانی از برخورد احتمالی نظامی با ایران می رود و رسانه های غربی دراین مورد به تحلیل های داغ برای خوانندگان خود مشغول هستند، ایرانی نماهای دو آتشه با دم خود گردو می شکنند و هر گروه ضد ایرانی و وطن سودای یک حمله و تغییر حکومت و درسر خود رویاهای رسیدن به قدرت را می پرورانند و حتی برای این خیال ها زمان تعیین می کنند و شب خوابشان نمی رود!! جدا از اینکه این حمله اتفاق بیافتد یا نه  اما حامیان ایرانی نما که خود را آماده حمله نظامی و رسیدن به اهداف کثیف و فرش قرمز از اکنون پهن می کنند با شعارهای فریبکارانه در مقابل ایران دوستان و مستقلین با شرف صف آرایی کرده که ایران در صورت هجوم آمریکا هرگز سوریایی نمی شود!.بنا برمصلحت هموطنان وظیفه داریم که این خائنین را رسوا کنیم که با کارنامه نگین خود هنوز  هست نقش داعیه بهتراز مادر را بازی می کنند .

هدف این کارگزاران دستور بگیرمشخص است. هزینه از جیب مردم و به نفع خود. اگرآنها واقعاً ریگی در کفش ندارند هیچگاه ذره ای خواستار این مداخله خارجی نمی شدند و وانگهی درتاریخ اثبات شده نیروی بیگانه نه برای آزادی و دموکراسی ادعایی خود قدم بر می دارد و نه ملت ها به این باور پشت کرده اند. نمونه روشن ارمغان دموکراسی پوشالی درکشورهای عراق و افغانستان به خوبی مشاهده می شود . ناامنی اجتماعی ، بی ثباتی ی و آوره گی و خرابی بعد از سال ها نه تنها علاج  نشده بلکه زمینه ظهور تروریست ها را فراهم کرده است. تروریست هایی که ریشه شکل گیری آنان برای تقسیم منطقه و کشورها از سوی منادیان دروغین دموکراسی آبیاری می شود.


طلیعه آزادی

با آمدن جان بولتون دوست خانوادگی مجاهدین خلق و حقوق بگیر آنها، بیشتر از هر زمان دیگری احتمال بروز یک جنگ در خاورمیانه شدت می گیرد. متاسف از اینکه در روز مبارک مبعث پیامبر اسلام و با نگرانی آزادیخوهان جهان و بخصوص ایرانیان از این همه زور و خشونت که منطقه و به ویژه سوریه باید محل آزمایش سلاح های آمریکایی و روسی و هزینه ال سعود و ریختن آب به آسیاب ترامپ گردد. همانایی که نان اسلام را می خورند اما خائن ترین به  دین و مسلمانان و به خود انسانیت هستند.

روزی که رجوی سنگ فلسطین و انقلابیون آمریکای لاتین را به سینه می زد و تا به امروز که چهل سال گذشته، زمان زیادی نیست که مورخین متقلب بتوانند آن را طور دیگری روایت کنند و جهان ارتباطات و اطلاعات یک دهن کجی به این فرقه می کند که چگونه ت یک بام دو هوای مجاهدین خلق به پیش رفته که اکنون از زیر قبای صدام به عربستان م وتندروترین و جنایتکار ترین افراد جهان پناه گرفته اند که مدعی هستند که با جنگ دموکراسی می آورند و این قدرآبرو باخته اند که به رقم هفت تریلیون دلار و کشتار مردم، خودشان اقرار می کنند نتایجی را بدست نیاوردند.

تاسف اینکه همین جان بولتون خواستار غارت نفت مردم عراق و سوریه و تسلط بر چاه های نفتی می شد که خزانه جنگی پنتاگون و جیب سرمایه داران را پرکند که مریم قجر طلب آزادی مردم ایران را از آنها می کند و یا داعش که نفت سوریه را می برد تا اداره خلیفه شام و عراق را تامین کند، هیچ تحرک نظامی را بر علیه این تروریست های ریشه در وهابیت انجام نداد !

اینجا است که ت دو بام وهوای را ببینیم و بیش از چهل سال که گذشته فکر می کنند و اتاق های معلوم الحال آنها  علم می کنند که مردم ایران ازآنها عبور کرده و به سینه آنها دست رد زده اند


طلیعه آزادی

سوز و گداز مواجب بگیر خارج کشوری، رحمان کریمی شاعر خیال پرداز رجوی واقعاً مسخره خاص و عام است. همانطور که ادعای وطن دوستی و آزادیخواهی عقبه و ارباب او مجاهدین خلق مضحکه ای بیش نیست. این فرد که برای مشتی دلار و خانه ای اجاره ای خودش را فروخته است، در مقاله ای همه را به کیش پدر خوانده خود رجوی پنداشته و برای اینکه در صف این دشمنان وطن، مردم شریف خارج کشور با هر مرام و طرز فکر قرار ندارند و برنامه های بی بی قجر سوت و کور است  غمبار است و دست به فراکنی زده و شجاعت وطن دوستی ایرانیان را خیانت حرفه ای قلمداد کرده است!

البته نیازی نیست کارنامه سیاه مجاهدین خلق و نقش خائنانه آنها را بعنوان یک عضو سابق باز کنیم  چرا که آنها این قدر پیشانیشان سیاه است که شناخته نشوند. اما برای وجدان و حس وظیفه ی وطن دوستی بطور اجمالی مطالبی را بیان می کنم.

مجاهدین خلق ستون پنجم دولت صدام بودند و حتی جرات و شهامت نداشتند که مراودات خود را با او بیان کنند و مریم قجر و رجوی مدعی شدند که آنها مستقل بودند اما دراشرف روزی نبود که ادوات زرهی اهدایی صدام و تعمیر و تجهیز آنها توسط افسران عراقی انجام نشود و حتی این قدر ارتباطات نزدیک بود که آموزش تاکتیکی را این افسران داده و عاشق ن مجاهد می شدند وبرای آنها دام پهن می کردند!

در طول هشت سال جنگ ایران و عراق، مجاهدین خلق به عنوان ستون پنجم، جاسوس و بعنوان ارتش خصوصی صدام عمل کردند و با حملات داخله رجوی با صدام همکاری می کرد و دیکتاتور عراق در نزد رجوی بعنوان صاحبخانه یاد می شد.


طلیعه آزادی

فهرست همکاری و فعالیت مجاهدین در مسیر مزدوری طولانی است که بی گمان سرکوب کردهای عراق نقطه عطف این خیانت و جنایت است که برای حامی مالی و پدرخوانده خود صدام انجام داد. باند رجوی در هنگامه جنگ آمریکا و عراق در آغاز بهار سال 70 تعهد کنترل بخشی از عراق و منطقه کردی را بعهده گرفت و رجوی این قدر با ما درغگو بود که حرف اصلی را به ما نگفت و ادعا کرد که بسمت ایران می رویم و برای دفاع  برنامه داریم که در مقابل سپاه پاسدارن بایستیم!

 ما شاهداین عملیات بودیم.در منطقه شمال عراق، رجوی جنایات زیادی را انجام داد و منطقه کردی را با ایست و بازرسی کنترل می کرد و از کفری تا شهر خالص نیروها و ادوات زرهی متعلق به صدام را چیده بود. آتشبارها و توپخانه خانه ها مردم از جمله شهر کلار و طوزخرماطو را هدف قرار می دادند و موشک بر سر مردم ریختند که من خودم شاهد بودم توپخانه یگان ما بعلت شلیک های مستمر آتش گرفت و تعدادی زخمی شدند. مریم قجر به ما توسط فرماندهان دستور داد که فشنگ های خود را برای پاسداران نگه دارید و با شنی تانک کردها زیر بگیرید.درمنطقه نزدیک شهر جلولا به سمت کلار و کفری، شبها ما بدون اینکه دقت کنیم اطراف محل سکوت روستائیان وکردها است شلیک کور می کردیم و به ما گفته شده بود با هر صدایی جواب دهید. در روستا یا شهر کلار که مجاهدین با تانک به کردها حمله کرده بودند و تعدادی از نیروها کشته شده بودند سندی مهم از جنایات رجوی بر علیه کردها بشمار می آید که بعداً رجوی برآن سرپوش گذاشت و گفته شد که این یگان راه را اشتباه رفته بود! رجوی در نشست صلیب و بعد از عملیات کردکشی گفت: هنر مجاهدین حفظ صاحب خانه بود و معاون صدام در بازدید از منطقه کردی، ازاین دلاوری ما احساس غرور می کرد!


طلیعه آزادی

سناتور" بن کاردین " ایران سلاح اتمی ندارد، با خروج از برجام آمریکا منزوی می شود

سناتور ارشد دموکرات آمریکا به "دونالد ترامپ" رئیس جمهور این کشور نسبت به عواقب خروج از برجام هشدار داد.

به گزارش فارس، یک سناتور ارشد دموکرات آمریکا روز یکشنبه در نشستی خروج "دونالد ترامپ" رئیس جمهور آمریکا از برجام را موجب "انزوای واشنگتن" و نه "ایران" نامید.

به نوشته رومه"جروزالم پست"سناتور"بن کاردین" از ایالت مریلند و از اعضای ارشد کمیته روابط خارجی سنا که در نشستی سالیانه در نیویورک حضور داشت، نسبت به خروج شتابزده دونالد ترامپ‌ از توافق هسته‌ای با ایران هشدار دادند. سناتور کاردین در این زمینه اظهار داشت: "مطمئنم که ایران هیچ سلاح اتمی ندارد. اما نمی‌خواهم شاهد انزوای آمریکا برابر متحدانمان باشم. نیاز است تا با جامعه بین‌الملل برای انزوای ایران تلاش کنیم."

وی ادامه داد : "با خروج بسیار سریع و بدون برنامه جامع برای آینده، به جای ایران، آمریکا را منزوی می‌کنیم."

روسیاهی برای مجاهدین خلق وطن که از سال 2003 ادعای مضحک دستیابی ایران به سلاح اتمی، چاشنی انفجاری می کردند و حتی اکنون که بیش از ده بار آژانس بر پایبندی ایران به توافق برجام تاکید کرده است همان حرف را می زنند و می گویند : مرغ یک پا دارد !

منبع : خبرگزاری ایرنا


طلیعه آزادی

یکی از شعارهای تبلیغاتی مجاهدین خلق درمورد ن، بهانه مترقی بودن خودش با هیاهو به اصطلاح زن ستیزی ی است. شعاری که بیشتراز هر چیزی ی است تا اینکه آنان به آن اعتقادی داشته باشند و این درحالی است که با تمام وجود در تشکیلات از هر اهرم فشار برای سرکوب ن استفاده می کنند.با انتشار ویدیویی از برخورد گشت ارشاد با یک زن درتهران که در فضای مجازی انتشار پیدا کرد، فرقه زن ستیز رجوی سوژه ای پیدا کرد که ضمن پرداختن به آن، به فواید رسانه مجازی بپردازد که این گونه موارد را در جامعه ایران پوشش می دهند! در موردحجاب و هم در مسئله ارتباطات آزاد فرقه که سنگ آن را به سینه می زند، در چهار دهه اخیر خودش زیر علامت سوال است. پوشش صد در صد اجباری برای ن، تحمیل عقیده، تفتیش عقاید و ذهن خوانی و زندگی و طلاق اجباری گوشه ای از هزاران بلایی است که ن تشکیلاتی بایدتحمل کنند. به عقیده سران فرقه در ایران فضای مجازی فایده ای که دارد موارد تعرض به ن را گزارش می کنند اما در همین فرقه چهل سال است که ن مورد بهره کشی روحی و جسمی هستند که نه گزارشی رسمی و مستند به بیرون درز کرده است و نه سران خیانتکار اجازه یک تهیه گزارش واقعی از درون زندان های خود به نام قرارگاه را می دهند. اعضاء نجات یافته هم چون من که با نامیدی از این فرقه فرار کرده اند وقتی خاطرات و عواقب حضور خود و دوستانشان را بیان می کنند، چون با یک فرقه بشدت مخرب روبرو هستند با اتهام های فراوانی خود را می یابند که اساساً  انفعال سران در قبال حقایق محسوب می شود تا بتوانند شرایط وحشتناک ن را کتمان کنند و گر نه "آنکس که پاک است چه حاجت به بیان است" وقتی که نیروها فرار می کنند و برای نجات خود از هفت خوان رستم می گذرند می توان حرف مدعی مبنی بر یک سازمان به اصطلاح پیشرو را قبول کرد!؟ این زن شیاد رجویوقتی اوضاعی را به وجود آورده که این ن سرکوب شده  به یک برده جنسی رسانده است، می تواند نوید دهنده ن ایران همانطور بی بی قجر می گوید دانست و آیا این  شوخی تلخی نیست؟!


طلیعه آزادی

 سایتهای فرقه رجوی، به نقل از مریم قجر با صدور فراخون ها و قیام های ابلهانه دل خودش را خوش کرده است تا ره صد ساله ناکام را شبانه طی کنند و به نفرات وعده سرخرمن بدهد.آنها با تبلیغات فراوان و البته غیر واقع بینانه در پی تخریب جامعه هستند و از هر چیز کوچکی با بزرگ نمایی برخورد و یاد می کنند.در باره احتمال فیلتر تلگرام یا اعتصاب بازاریان شهرهایی مانند بانه و جوانرود فراخوان داده وخواهان استمرار اعتراضات هستند. اما واقعیت چیست؟ اقشار جامعه از جمله بازاریان و اصناف و اعتراض مسالمت آمیز حق قانونی است که درقانون اساسی مورد توجه قرار گرفته که دردهای خود را به گوش مسئولین برسانند ولی روی سخن بافرقه ای است که از این فضای اجتماعی و برخی مشکلات سعی در بزرگ نمایی دارد و با تشویق بی حاصل به قیام با فضا سازی رسانه ای درتلاش است به اهداف ناکام خود با دشمنان قسم خورده ایران برسد.فرقه خودش که درفرانسه ساکن است به وفور شاهد اعتراضات اقشار مختلف جامعه که بعضاً به درگیری با پلیس و حتی آتش زدن ماشین ها توسط مردم منجر می شود، است و هیچ رسانه ای به جد آن را پوشش  نمی دهد و یا فرقه در سایتهای خود وقت نمی کند به آن اشاره خبری نماید! اما وقتی بلندگوهای تبلیغاتی دشمنان مردم ایران یک صدا به صدا در می آیند، رجوی از قبر بیدار می شود و برای حیات خائنانه خود با همراهی کسانی که خواستار تشدید تحریم های ظالمانه ایران هستند، با دروغ از کاه کوه درست می کند و قیام های فرمایشی را  به نمایش درمی آوردکه ساخته اتاق اوهام ابلهانی همانند آنها است.در مورد کانال تلگرام در حالی که کمترین ارتباط اعضاء با بیرون اتفاق می افتد و برای اینکه نفرات با محیط بیرون آشنا نشوند از قدیم و اکنون درآلبانی بیماران را به بیمارستان نمی بردند و پزشک را به اردوگاه می آوردند که اعضاء فیلشان یاد هندوستان نکنند و آسمان دیگری را هم ببینند! اما آنها برای حق گردش اطلاعات آزاد مردم ایران دل می سوزانند که خیلی عجیب است.


طلیعه آزادی

  با نزدیک شدن به روز 12 می ( 22 اردیبهشت) ضرب الاجل آقای ترامپ برای"خروج از برجام "  سفر اما نوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه بطورخاص وخانم مرکل شائبه های زیادی درحفظ برجام برانگیخته است آنان تا حدودی در زمین خود ترامپ بازی می کنند و فقط می توان گفت که تاکتیک آنها متفاوت است و آمریکا بر سر دو راهی است چرا که به دلایل مختلف از جمله توافق بین المللی ، آینده مذاکرات با کره شمالی و اختلاف نظر با اتحادیه اروپا با سختی های زیادی مواجه خواهد شد. در صورت ادامه توافق می توان حدس زد فشارهای چند جانبه بر ایران بر سر موشکی و نفوذ منطقه ای دنبال و آمریکا دستور کار جدیدی با طرفین خود از جمله چین و روسیه را پی گیری خواهد کرد. هر چند سناریو ها بیشتر تحلیلی است ولی احتمال اینکه آقای ترامپ در شرایط کنونی که منطقه را از دست داده و شکاف در بین اروپا و آمریکا نمود دارد، دستش در خروج از برجام به این راحتی باز نیست. در این میان فرقه تروریستی مجاهدین خلق و ایران نماهای پست و بعضی تندرو های داخلی که بر طبل جنگ می کوبند بدون هر گونه تردیدی بازنده هر اتفاقی خواهند بود. حاکمیت ایران نه به دنبال جنگ بوده و نه هیچ کشوری را تهدید کرده است. دکترین نظامی ایران بر مبنای دفاع مشروع است و هزینه نظامی و توسعه موشکی در این راستا است و حتی در مقابل بعضی کشورهای منطقه از کمترین بودجه نظامی برخوردار است.اکنون مجاهدین خلق با دم خودشان گردو می شکنند فکر می کنند از این موضوع آب گرمی برای آنها بدست می آید. اما جمهوری اسلامی  خود را آماده کرده است که در برابر هر احتمالی منطقی و در صورت مصلحت گام های مناسبی را به اجرا بگذارد که حقوق به رسمیت شناخته شده خود را احیا و به خروج توافق از سوی آمریکا یا زیاد خواهی بدون حد جواب مقتضی را بدهد. نکته مهم این است که هم اروپا و آمریکا بدنبال سود خود و مشخصاً آمریکا با تندروها و محافظه کاران روی سر کار آمده، به دنبال تغییر نظام در ایران هستند که چهل سال به آن دست نیافته اند چرا که هیچ قدرتی نمی تواند بدون اراده و خواست یک ملت با جنگ و تحریم موفق شود و منافع خود را تامین کند. در این میان مجاهدین خلق که با آمدن ترامپ به خوش رقصی خود مشغول هستند، درتوهم آرزوهای خود، تقلا می کنند و با پیام فرقه صاحب مرده و "تحلیل کف روی آب " در پی نتیجه شعله ور شدن یک جنگ هستند. قابل فهم  است که حاکمیت به دنبال جنگ نیست و بر مذاکرات در همه مسائل با اسلوب شناخته شده "برد برد" اتفاق نظردارد ولی در هرصورت نمی تواند حقوق قانونی و حاکمیتی خود عقب نشینی و سازش کند. نتیجه اینکه هر جریان و یا فرد و از همه بارزتر مجاهدین خلق ( منافقین ) ندای جنگ طلبی دهد نه بویی از انسانیت برده و نه ایرانی و وطن دوست است .


طلیعه آزادی

 اگر به صفحات تلگرامی و وبسایت های گروه هایی مانند مجاهدین خلق ( منافقین ) و یا سلطنت طلبان رجوع کنیم، به وفور با تغییر سازمان کار شورای امنیت کاخ سفید خوشحالی مشمئز کننده آنان را در می یابیم که با رذالت به تحلیل درمناشقات بین ایران و آمریکا پرداخته و بی شرمانه لباسی را می پوشند که آزادیخواهی نام گذاشته اند اما متاسفانه اینها گرگ هایی در جلد میش هستند که حتی نمی خواهند درک کنند و یا اینکه بروز نمی دهند که عواقب جنگ برای ملتها چیست و هرگز نه وجدان دارند و نه غیرت ملی و تنها هدفشان ویرانی و تیز کردن شمشیر دشمنان و اختلاف افکنی بین ایران و غرب است تا  هر طور شده به نظر آنها راه ساده را بروند و از جیب خود قیمت ندهند که البته جیب آنها سوراخ است و بدین لحاظ است که چشم به بیگانه دوخته اند و هنگامی که عواقب مسلم یک جنگ را می دانند باز به حقه بازی روی می آورند و از تجربه عراق و سوریه و. حرفی نمی زنند .

البته تغییر هر نظامی به عهده همان ملت است و کسانی که به هر طریق خشونت را دوست دارند و با هر رنگ و لعابی مدعی مردم داری می باشند، دوستداران آن ملت و مردم نخواهند بود. بخصوص که آرزوی جنگی کنند که ویرانی مردم خود را در پی داشته باشد. برای درک این موضوع ساده گروه مجاهدین خلق و کارنامه سیاه آن عبرتی است که سایر گروه ها باید بیاموزند و سعی نکنند با سایه روشن، شعار چیزی را دهند که اصلاً به آنها نمی آید و اهداف ملت پرستی را مخدوش و بیشتر نقش مزدوری را نمایان سازد.


طلیعه آزادی

تناقض رفتاری فرقه رجوی در آرمان فلسطین هرگز با یک تسلیت تمام نمی شود.کشتار و جنایت  تظاهرات مسالمت آمیزمردم فلسطین در روز افتتاح سفارات آمریکا در شهر قدس موجی از نفرت و خشم را در جهان به وجود آورد.دولتهای ترکیه و آفریقای جنوبی سفیران خود را ازاسرائیل فراخواند و جز چند کشور محدوددرمراسم گشایش سفارت آمریکا درفلسطین اشغالی حضور نداشتند و آمریکا یکجانبه و برخلاف قطعنامه های شورای امنیت و سازمان ملل برای حفظ اسرائیل و نقطه پایانی برحق اجدادی مردم فلسطن برای سرزمین مادری خود،گستاخانه چراغ سبز را به نخست وزیر رژیم آپارتاید داد که دست به جنایت بزند و 65 تن ا ز فلسطینیان را به خاک و خون بکشد.

در این بین فرقه رجوی با اطلاعیه ای از نمایشگاه خارجی، دست پرورده و مصرفی آن به نام مقاومت مردم ایران! ( شورای پوشالی و ساختگی ملی مقاومت) به محمود عباس این اتفاق را تسلیت گفت تا خود را "همرنگ جماعت" سازد! نکته تاملی این است که اولاً مریم قجر این قدر با بولتون و. جلسه دارد و ناز آنها را می کشد که وقت نکرد خود این تسلیت را بگوید و دیگر اینکه حرفی نداشت و جرات می خواست که برخلاف قرارداد مزدوری بین خود واسرائیل عمل کند وحتی دراطلاعیه شورای به اصطلاح مقاومت مردم ایران این جنایت را محکوم کند!. این درحالی است که فرقه رجوی و شخص رجوی  وقت می کرد را تشریح می کرد و جمله ای مشهور از" حنیف نژاد " بنیانگذار سازمان را نقل می کرد و می گفت :" که مرز بین حق و باطل مرز بین با خدا و بی خدا نیست بلکه مرز بین استثمار کننده و استثمار شونده است " روشن است که در آن زمان منظور استثمارکننده، امپریالیسم آمریکا و مهره آن شاه بود.اکنون دنائت را ببینیم که رجوی هم نان بنیانگذاران را می خواهد بخورد و هم دست خود را به گردن دشمن جهان خوار انداخته و از هر اقدامی برعلیه هموطنان خود و ملت های سرکوب شده فروگذار نمی کند باید به مریم اعضندلو گفت: مگر ماهیت ریشه استثمار خلق ها عوض شده؟! مگر ملت فلسطین به حق خود رسیده و دست ظالم بر سر آنان قطع شده ؟! 


طلیعه آزادی

همچنان که پیش بینی و تفسیر اکثر منابع رسانه ای و عالم ت از احتمال خروج آمریکا از برجام چند ماهی خبر روز بود، ترامپ قصد خود را عملی کرد و بطور یکجانبه از این قرارد داد بین المللی خارج شد. قطعاً تا اینجای کار این نشاندهنده ضعف آمریکا و هیات حاکمه آن می باشد و یک شکاف جهانی و نه فقط با اروپا و متحد سنتی خود را به وجود آورد که اختلاف های دیگر این اتحادیه را هم می توان از جمله تعرفه های گمرکی، تعهدات قرار دادهای آب و هوایی و. را باید به آن اضافه کرد اما عدم تعهد به برجام از سوی آمریکا چالش جدی جهانی را پدید آوده است که تعبات آن به منطقه غرب آسیا محدود نمی شود.

واقعیت این است که آمریکا به دنبال"نظم نوین جهانی "است و هر  دو حزب این استراتژی را دنبال می کنند و از زمان بوش پدر و در مقطع جنگ اولیه عراق در سال 1990 به سر زبان ها افتاد که در نهایت اشغال عراق در سال 2003 مرحله پیاده سازی آن بود.اکنون حدود 15 سال گذشته و شاخ آمریکا در خاورمیانه ( غرب آسیا ) شکسته شده  و با موانع متعدد و غیر قابل باور است و فشارها ، جنگ ها و صدور و پشتیبانی از تروریسم و تفکرات تندرو ره بجایی نبرده و اشغال و تغییرحکومت ها هم درمانی بر دردهای دنیای وحشی سرمایه داری نگذاشته است و خروج آمریکا از برجام را می توان ناشی از این عصبانیت دانست که برغم هزینه های زیاد به هدف ژئوپولوتیکی خودکه تسلط بر خاورمیانه و چاه های نفت می باشد، دست نیافت.جان بولتون یکی از حامیان نئومحافظه کار فرقه رجوی بعد از اینکه آمریکا در عراق  بطور کامل به منفعت پیش بینی شده نرسید صریحاً و با خشم از ناکامی اهداف آمریکا در حمله به عراق، همچنان خواستاراین بود که بایستی منابع نفتی عراق را  مصادره و هزینه جنگ خلیج فارس را به آمریکا برگرداند!


طلیعه آزادی

پاتک چوپان دروغ گو نخست وزیراسرائیل در تاریخ" 30 آوریل 2010 " درست چند روز قبل از اعلام مواضع ترامپ و بدون بازی فرقه رجوی هیچ محلی باقی نخواهد گذاشت که رجوی سردر کیسه این رژیم و همسو با منافع یک طرفه آنان قدم برمی دارد. هر چند که مریم رجوی خیلی کوچک تر از این است که توان مخفی کردن این مراودات را داشته باشد.

 نتانیاهو در سالهای گذشته در مصاحبه خود از جمله با شبکه "سی ان ان" اقرار کرد برنامه و پروژه  هسته ای ایران را ما از طریق گروه های ایرانی افشا کردیم. رجوی فراری بارها تاکید کرده بود هر کس به رژیم جمهوری اسلامی سنگی بیاندازد، ما با او دوست هستیم. در نشست های عمومی و لایه ای همین حرف تکرار می شد و این در پاسخ منتقدین درونی بود که همدستی با بیگانگان و مزدوری را بر نمی تابیدند و دروغ های این فرقه مبنی بر استقلال را شوخی می پنداشتند.من خود شاهد بودم هر موقع دروغ به فور درداخل مناسبات ترویج می شد و فرماندهان جواب صریح نداشتند به همین حرف رجوی استناد می کردند و معلوم بود هیچ کس آن را قبول نداشت و برای محکم کردن جا پای رجوی به اعضاء محصور و مفلوک می گفتند شما با رژیم هستی یا با ما !اکنون که ترامپ ازتوافق هسته ای خارج شده است، فرقه درآلبانی جشن گرفته و با خیال باطل به نفرات القاء می کند در بهمن 97جمهوری اسلامی را سرنگون می کند! نباید فراموش کرد منظور از این حرف چشم براهی رجوی ها برای به اصطلاح سرنگونی به دست اربابان جنگ طلبشان است که اکنون قادر نیستند با مردم کشور کوچک و فقیر یمن با وجود پیشرفته ترین تجهیزات نظامی و ائتلاف خود ساخته سعودی در آویزند و نوید پیروزی در این جنگ ظرف شش ماه داده بودند را محقق کنند. وانگهی رجوی هر روز و هر ماه که دلش می خواست وعده سرنگونی را می داد و ازسال 60 خواب های شبانه خود را برای ما تعبیر می کرد اما ما در اردوگاه اشرف  همچنان خود را می دیدیم!


طلیعه آزادی

بعد از مدت ها جدا شدن از فرقه رجوی به یک واژه داخل مناسباتی مجاهدین که کاربرد احمقانه ای داشت برخوردم . وبلاگ فریاد آزادی مرا به گذشته برد که چگونه رجوی با  بازی  با واژه ها شگفتی ما را در همان نزدیکی های خودش موجب می شد که نمی دانستیم گریه کنیم یا بخندیم.یکی از دوستانم  از بیماری های جنسی و مقاربتی افراد و یا مراجعه آنها به کلینیک و محل های ن در آلبانی اشاره داشت که البته  طبیعی است که رجوی وقتی با سرکوب و دیکتاور مآبانه می خواست بهشت را به نفرات به اصطلاح مجاهد تحمیل کند چه اتفاقی می افتد ." لم یرتابو "کلمه ای بود که رجوی در باره "برگشت ناپذیری" انقلاب ایدئولوژیکی درونی بکار می برد. بدین معنی که تضمین  افراد در طلاق و پشت کردن به زندگی انقلاب درونی است و مریم قجر بعنوان شاه کلید این انقلاب سرمشق همه است .

هر چند رجوی بعضی مواقع از گور بلند می شود و پیامکی به اعضاء درمانده می فرستد ولی فرقه هر روز رو به اضمحلال است. درب های بسته ، اجبار و اقتدار مطلق ره گشای سران نبوده و از ابتدای رواج طلاق اجباری و همگانی، فساد و ارتباطات جنسی غیر معقول و قاچاقی بوده است. این قدر آش شور بود که حتی دردستشویی های قرارگاه اشرف رابطه عاشقانه ذکور رواج داشت! که به همین دلیل نگهبانی به نام "برادر مسئول" وظیفه داشت گشت ارشاد راه بیاندازد و با کنترل گندابی که رجوی به راه انداخت  از سرایت و پخش شدن بیش از اندازه  به دار و ندار یک فرقه مخرب راه حکمتی یابد. رجوی تاکید داشت مناسبات او در جهان لنگه ندارد و اشرف پاکیزه ترین شهر در جهان است و  ادعا داشت که در ایران و جمهوری اسلامی جامعه بسته با  زیرچادر هزار فساد بر می خیزد. حال که خود او نیست زن سومش در آغوش این و آن است و طنازی می کند و بیش از هزاران نفر فرار کرده و نفرات باقی مانده برای درمان  بیماری مقاربتی اقدام می کنند  خودش چه جوابی دارد ؟!


طلیعه آزادی

دلقک مجاهدین خلق،جولیانی شهردارسابق نیویورک و مشاورحقوقی ترامپ در نیویورک و در محفل فرقه رجوی که خودش را تمدار تلقی می کند به موازات سیرک تکراری بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل بیش از هر چیز اوج درماندگی فرقه رجوی را می رساند. حرکت مسخره، زشت و لودگی جولیانی اثبات کرد که ماهیت فرقه ای که خود را سازمان خلق و خلق ها می نامید چگونه هر روز در مسیر مزدوری رنگ می بازد. مشاور ترامپ با حرکت غیر طبیعی که نشان از عدم تعادل و بیماری روانی او دارد که خودشان را یک سر و گردن بالاتراز دیگران می دانند البته که اوج زبونی دولت آمریکا را می رساند که با فریب و شکلک در آوردن می خواهند بدون هر گونه هزینه زیر" برجام" یا برنامه اقدام مشترک را بزنند که یک تعهد چند جانبه و بین المللی است. وقتی که رئیس جمهور یک دولت و ابرقدرت همه حرکات و سکنات او درداخل آمریکا مشهود و مورد انتقاد قرار می گیرد وتا جایی که او را دیوانه خطاب می کنند و از هرزه گی روزی نیست شاهد افشای زندگی خصوصی و رابطه غیر اخلاق او با ن روسپی و. نباشیم،چیز تعجبی نیست که حرکت زشت جولیانی وآب دهان انداختن بر روی کاغذ برجام را هم ببینیم و هم به نوعی باعث سرافکندی و تاسف  متحدین اروپایی ترامپ است که چنین افرادی با دروغ گویی و ابلهانه برای جهان و سایر ملت ها تصمیم می گیرند که کمترین تعهد انسانی، اخلاقی و بین المللی ندارند و جنگ را بجای صلح و تفاهم هدایت می کنند. خیانت رجوی ها به ملت ایران بی پاسخ نخواهد بود. چهل سال است که آنها درمانده و حقیر شده اند و بی شک هر گروهی که دل به نیروی خارجی می ببندد ریشه درخلق خود ندارد و پایانش غم انگیز است و تاسف برای دولت آمریکا که راه به فعالیت فرقه رجوی می دهد که تاریخ مصرفش گذشته و امیدش به این گروه (با سابقه ترور مردم آمریکا و  ایران ) مارکسیستی اسلامی بسته است.


طلیعه آزادی

همایش" کنوانسیون آزادی 2018 " از سوی حامیان منافقین عجب تماشایی است. مدتی است که  دولت آمریکا اجازه فعالیت به فرقه رجوی می دهد که سابقه دستور قتل و ترور آمریکای ها داشته و رومه آمریکایی "هافینگتون پست "در سال 2016 نوشت :

" گذشته‌ کثیف مجاهدین خلق شامل قتل‌های شش آمریکایی به دست این گروه است، که در ایرانِ پیش از انقلاب، صورت گرفته است.سازمان مجاهدینِ خلق (گروهک منافقین) ، بعدها در سرودها و اعلامیه‌های خود این قتل‌ها را ستوده و از ارتکاب آن‌ها ابراز خرسندی کرده است.اعضای خانواده سرهنگِ نیروی هوایی آمریکا، به نام جک ترنر، که به دست اعضای این گروه کشته شده است"

این رومه اشاره می کند که، بسیار احمقانه به نظر می‌رسد که آمریکا به علت شور و هیجان ایدئولوژیک، آنچنان گیج و مبهوت شده است که می خواهد سرنوشت خود (دولت آمریکا) را با بد اقبال ترین و بد یُمن ترین گروهی که تاکنون وجود داشته است (گروهک منافقین) گره بزند . این خنده دار است که سازمان مجاهدین خلق همواره مانند یک انگل، سرنوشت خود را به هر طرفی که تصور می کرد طرفِ پیروز باشد، گره زده است. شرکت درگردهمایی با عناوین مختلف و مراوده با ت بازان جنگ طلب آمریکایی در واشنگتن  یا حضور در جلسه استماع سنا در مدت اخیر برای فشار به حکومت ایران است  تا امتیاز بیشتری بگیرند و نه اینکه این فرقه مورد اعتماد آمریکا و وزنه ای قابل توجه در راهبرد و تعامل منطقی موردتوجه قرارگیرند.مجاهدین خلق که در ایران به منافقین  شهرت دارند  یک انگل هستند که کنش و واکنش خارجی و داخلی پارامتر جدی نبوده و بخصوص اینکه بجز تبلیغات گسترده کاری ازآنها ساخته نیست. به همان شیوه که ترامپ و ت بازان آمریکایی عربستان را می دوشند، فرقه رجوی با ریخت و پاش پول یا رشوه است که تا اکنون فقط اسمی از آن مانده است. رود جولیانی مشاور ترامپ که دراین همایش که افسار پاره کرده بود با نمایش مسخره پاره کردن نمادین کاغذ برجام  شو گردانی می کرد خوشحال است برای حضور چند دقیقه ای جیبش از دلار از سوی رجوی پر کرد و سالن را ترک می کند !


طلیعه آزادی

اصل مطلب اینکه فرقه رجوی که دنبالچه این جنایتکاران بین المللی است و از اسرائیل خط خود را می گیرد قند در دهان آب می کند و در خود ی از هر گروه دیگری بوی سبقت را ربوده و برای ترامپ دیوانه "بشکن بشکن" و "سور و ساز" برقرار کرده اند و خوشحال هستند که هموطنان خود در فشار اقتصادی و تحریم بمانند. شیدایی این خود ان بحدی است که مجالس جنجالی با نئو محافظه کاران با انجمن های پوششی و به اصطلاح ایرانی ترتیب داده وحضور پیدا می کنند و به همان"جان بولتون" ارادت دارند که اراده وحاکمیت ملی مردم عراق برکشور خود را درست نمی دانند و انتقاد دارند که آمریکا باید همچنان عراق را در اشغال خود نگه می داشت.

فرقه تروریستی رجوی حدود دو دهه و اندی بر روی صدام سرمایه گذاری کرد و برای او میمرد اما حال نه از صدام خبری است و نه از رجوی و ارتش به اصطلاح آزادیبخش( شبه نظامیان صدام ). افسران آن ارتش پیر، فرسوده و بازنسته شده یا زندگی خود را پای رجوی خائن ریختند یا اکنون دنبال زندگی خود رفته اند و چند پیر و پاتال، احمقانه شعار سرنگونی می دهند .

با این توصیفات و هیاهوها، قلدرمابی آمریکا 40 سال است ادامه داشته و  روسیاهی بر پیشانی رجوی ماندگار و ملت ایران از پیچ ها و گردنه های سخت عبورکرده و به فرقه و شوهر فراری بزدلش همین مردم نوید فروپاشی تشکیلات کثیف را خواهندداد.همانطورکه دیکتاتورهای منطقه رفتند، اگرحاکمان عرب خوش نشین در دام ترامپ بیافتند بدانند او برای آنها جز شر چیزی ندارد.ترامپ برای دوشیدن آنها و درگیری مسلمانان و کمک به اسرائیل آمده تا نظم نوین خاورمیانه را که به درب های بسته روبرو شده با کلید خود که آنارشیسم و بحران سازی است باز کند.


طلیعه آزادی

آمریکا با خروج از عراق نشان داد که نمی تواند با بازی موش و گربه به منطقه مسلط شود و ناچار شد که عراق را ترک و این باعث دلخوری و عصبانیت بعضی جناح های ی، لابی صهیونیستی و در آخر سر زائده آنها و ایرانی نما های مجاهد خلق شد که حتی نمی خواهند فهم کنند که ارباب های آنها شاخشان شکسته و غول بی شاخ و دم هستند وهیمنه آنان فرو یخته است.

این عقب نشینی(عراق)سرافکندی پیاپی را برای دکترین وبرنامه سازان دهکده جهانی و اقتدارگریان و استعمارگران جهانی به دنبال داشت و جنگ های بعدی و نیابتی از طرف آنها مانند یمن ، سوریه و. کام آنان را تلخ و سرشان را به سنگ زد.کشور کوچک یمن که یکی از فقیرترین کشورهای خاورمیانه است به منجلاب آمریکا تبدیل و مقاومت سوریه ذهن پریشان تئوری سازان جهانی را آشفته کرده است که مستاصل شده اند که منافع اسرائیل را در آینده چطور تامین کنند.

استیصال ایالات متحده در منطقه که ناتوان از حل بحران ها است و قادر به نفوذ در معادلات نیست باعث شد با مانور بر روی برجام وخروج یکجانبه شرم آور، نگاه ها را بر شکست خود منحرف کند و سد راه خود یعنی ایران را برای تداوم مذکرات هسته ای  مجدد و دلخواه تحت فشاز بگذارد تا با این شیوه اهداف استعماری را پیاده سازی و هیچ مانع جدی و تاثیر گذار را در مسیر اقتدار فرو ریخته خود نبیند .


طلیعه آزادی

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

یورو تراک2 ایران فقط برای تو می.... rtedusi derrickgwlwkdak1 Teren .Anyway تبلیغات کلیکی-کسب درآمد اینترنتی