کفتار زنده خوار رجوی در سال 1380 نشست تصفیه داخلی را به نام" طعمه"در قرارگاه موسوم به باقرزاده صادر کرد. این جلسه برای زهر چشم گرفتن از منتقدینی بود که در صف اول کسانی بودند که بر خروج ممنوع از باند رجوی اعتراض و حق خود می دانستند که سرنوشت خود را برای آینده زندگی شان رقم بزنند، اما برده داری نوع تازه آن در جهان به اصطلاح متمدن کنونی به رجوی این فرصت را می داد که هر کاری را تئوری سازی کند و با سوء استفاده از خاک عراق هربلایی را سر نفرات بیاورد و آنها را به زندان وحشتناک ابوغریب تحویل دهد.

من خودم از افرادی نبودم که به این زندان رفته باشم.از هنگامی که فریب ریا و آرمان های خیالی را خوردم و به عراق رفتم طعم کوتاه زندان صدام را چیشیدم و حدود 15 روز مثل سگ با ما رفتار می کردند و دریغ از یک غذای درست و حسابی که بیشتر یک سوپ آب بود و باید با همان ظرفی که به دستشویی می رفتیم آب می خوردیم و تحمل گرمای شدید زندان خود بحث دیگری بود و زندانبانان صدام از هیچ کلمه و اهانت و فشاری بر ما فروگذار نمی کردند و تازه فهمیدیم این کار برای چک ما می باشد که رجوی با ارتش عراق برنامه ریزی کرده بود و این برنامه اتفاقاً در طی نشست طعمه  برای بریدن زبان ناراضیان طراحی شد که اگر این افراد بخواهند برگردند بگذارند به ابوغریب بروند تا حالی شوند قدر نعمت رجوی را بدانند!!.

خیانت رجوی به اعضاء خود نه اعزام آنها به اروپا که فقط حق دارو دسته خاص او بود بلکه مخالفین با وجود حرف ها به ایران فرستاده نمی شدند بلکه در زندان ابوغریب باید تنبیه می شدند و بمانند تا اینکه ندامت کرده و به جایی برسند که از گفته های خود پشیمان و به سازمان دوباره برگردند واین کلک و خیانت رجوی بود که حتی به حرف های خودش عمل نکرد و این افراد تشکیلاتی را بازیچه دست خودش قرار داد. درهمان زمان که بر اثر فشارهای سران فرقه مانند مهوش سپهری یکی از ن شکنجه گر رجوی درقرارگاه باقرزاده با ایجاد فضای رعب و حشت که ا ز ابتدا با جلسات هجومی و جمعی نمی خواستند هر حرفی بر خلاف رجوی گفته شود فشارها شروع و وقتی دیگر حربه آنها که البته خیلی وحشتاک بود جواب نداشت همگی شان را به سوله کناری فرستادند و وقتی شکنجه گران از آنجا خارج می شدندو گزارش برخورد به آنچه که آنها نفوذی می نامیدند به رجوی برای ایجاد رعب در جمع حاضر داده می شد، امثال اسدالله مثنی ، مهوش سپری( نسرین )، فاطمه طهوری ( زرین )محمد رضا موزرمی، رحمان، کاک عادل، مختار، جواد خراسان و این قدر عصبانی بودند که حکایت از این داشت که اولاً چه بر سر افراد زندانی آورده و دوماً به خواسته هایشان برای قلمداد کردن نفوذی نرسیده اند و در نتیجه تا کجا قواعد دمکراتیک را لحاظ و یا برای ما بازی کرده و می کردند و بارها ما به خود می گفتیم همرزمان سابق چگونه شب ها یکهوی نفرات رابا خودمی بردند و خبری از آنها نمی شد ادعای دیگری دارند که در حقیقت قاتلان  و شکنجه گرانی بیش نیستند .


طلیعه آزادی رجوی ,زندان ,ابوغریب ,شکنجه ,افراد ,کرده ,زندان ابوغریب ,خیانت رجوی منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

صبرم سر اومد همچی کده مانلی دیجی مچی - فروشگاه ساعت مچی مارستان graceitil424q site تالار سرا|مرجع بهترین و بروز ترین تالارهای پذیرایی اخبار فیلترینگ